شهادت سنگ را بوسیدنی کرد
شهادت خاک ها را دیدنی کرد
***
در آنحایی که عقل و علم ماندند
شهادت عشق را فهمیدنی کرد
شهادت مقصد نیست؛ راه است،
مقصد خداست و شهادت معقول ترین راه رسیدن به خدا
الهی! طی کردن این راهم آرزوست.
شهید غلامرضا خدایی
نحوه شهادت شهید خرازی او با آنكه یك دست بیشتر نداشت ولی با جنب و جوش و تلاش فوقالعادهاش هیچگاه احساس كمبود نمیكرد و برای تأمین و تدارك نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی مینمود.در بسیاری از عملیاتها حاج حسین مجروح شد. اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمیشد به پشت جبهه انتقال یابد.در عملیات كربلای 5 ، زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشكل مواجه شده بود، خود پیگیر جدی این كار شد، كه در همان حال خمپاره ای در نزدیكی اش منفجر شد و روح عاشورایی او به ملكوت اعلی پرواز كرد و این سردار بزرگ در روز هشتم اسفند ماه 1365 در جوار قرب الهی ماوا گزید.
سردار دلاوری كه همواره در عملیات ها پیشقدم بود و اغلب اوقات شخصاً به شناسایی میرفت. در هر شرایطی تصمیمش برای خدا و در جهت رضای حق بود. او یار حسین زمان، عاشق جبهه و جبههایها بود و وقتی به خط مقدم میرسید گویی جان دوبارهای مییافت؛ شاد میشد و چهرهاش آثار این نشاط را نمایان میساخت.
رهبر معظم انقلاب و فرمانده كل قوا در مورد این شهید بزرگوار میفرمایند:او سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود كه با ذخیرهای از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانهروزی برای خدا و نبرد بیامان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز كرد و بر آستان رحمت الهی فرود آمد و به لقاءالله پیوست.
متن کامل گزارش را در ادامه مطلب مطالعه نمایید.
خاطرات رزمندگان گردان جندالله - بوکان
خاطره عباس خاکسار رزمنده بازنشسته شهردای از 8سال دفاع مقدس
شهید عزت الله حضرتی که از نیروهای گردان جندالله سپاه بوکان بود در سی و یکم خردادماه سال 62 به شهادت رسید و آسمانی شد.
... توی مهرماه 1362 از طرف بسیج شهرداری دوباره به جبهه اعزام شدم. آن روزها نیروهایش را از پایگاه سلمان فارسی اعزام میکرد. این بار راهی شهر بوکان شدم. گردان جندالله سپاه بوکان، همه رقم نیرو داشت؛ سپاهی، بسیجی، ارتشی و حتی نیروهای ژاندارمری. پیشمرگهای مسلمان کُرد هم نیروهای اطلاعات این گردان به حساب میآمدند. فرماندهمان بهرودی بود. محل استقرارمان خانهای بزرگ و مصادرهای بود که سه گروهان بعثت، المهدی و القارعه توی آن بودند. تاجیک فرمانده گروهان القارعه بود. من هم نیروی این گروهان. هر روز صبح زود ما را بیدار میکرد تا به نماز، ورزش و نرمش برسیم. تاکید داشت که هر کاری را با بسمالله و دعا شروع کنیم. ستون که میخواست حرکت کند، اول یک دعای توسل میخواندیم و پشتبند آن زیارت عاشورا و آخرسر سوره والعصر. این آخری را باید رو به قبله میایستادیم و همگی با هم میخواندیم. مکافاتی داشتیم با پیرمردی به نام پیرهادی که جزء نیروهای گردان بود. انگار که با بلندگوی دستیاش به دنیا آمده باشد، هیچ وقت از آن جدا نمیشد! توی فاصله یکمتری هم با بلندگو صدایمان میکرد...پسرش راننده آمبولانس بود که چندروز بعد در جادهای به دست ضدانقلاب کمین خورد و به شهادت رسید.
مجید دائمی یکی دیگر از نیروهای گردان بود که حساسیت خاصی روی حقالناس داشت. دمپاییهایمان شکل هم بود و کسی توجهی به این نداشت که حتماً دمپایی خودش را پا کند. مجید اما هر روز این سرگردانی را داشت که کدام لنگه اوست و حالا پای کدامیک از بچههاست؟! نماز جماعت تمام میشد ولی مجید همچنان به دنبال دمپاییهایش میگشت! بچهها با همان شیطنت، عمد داشتند که لنگههای دمپایی او را بپوشند. خوابی دیده بود که فرمانده قصد صید چیزی را داشته اما نتوانسته و خودش موفق به این کار شده. همین را بهانه کرده بود که من شهید میشوم، پس نباید رفتارش چیزی غیر از مقام شهادت باشد! سربهسرش میگذاشتیم که چه ربطی به شهادت دارد؟ میگفت که خواهید دید.چند شب گذشت و توی عملیاتی که ضدانقلاب را در روستایی به نام خور خوره سقز و قلّه مشرف بر آن محاصره کرده بودیم، مجید جزء پیشقراولان گردان شد. همان شب روی تپه به شهادت رسید. مجید دائمی، تنها شهید این پیروزی به حساب میآمد.
یک مداح نوجوان به نام یونسیان، که دست کمی از شهید مجید دائمی نداشت؛ «پسرحاجی» صدایش میزدیم. فرمانده او را فرستاد پیش بچههای جهاد سازندگی تا در آبرسانی کمک حالشان باشد. بوکان برعکس، خیلی از شهرها، اعیاننشینش پایین بود و شمالنشینان از آب لوله کشی محروم بودند. جهاد سازندگی با تانکرهای آبرسانی به اهالی بالای شهر کمک میکرد. از قضا یونسیان روزی به دست ضدانقلاب گرفتار شد و او را سینه دیوار گذاشتند تا تیربارانش کنند. دختر رئیس شورای شهر او را دیده بود که برای اهالی آب میآورد؛ بنابراین، جلو خط آتش ایستاد تا مانع شهادتش شود اما او را هم ناجوانمردانه زدند. دختر زخمی شد؛ اما آبرسان چهاردهساله به شهادت رسید. در مجلس ختمی که برای او در روستا گرفته شد، تمام اهالی روستا شرکت کردند.
بوکان یکی از آخرین شهرهای کردستان بود که آزاد شد. خیلی از جوانان جان خود را برای آزادسازی این شهر فدا کردند؛ از جمله گروهی از جوانان رزمنده که دستبسته تیرباران شدند. ضدانقلاب روی اجسادشان بنزین ریخت و آتش زد. شبها به کمین میرفتیم. دمدمای صبح که برمیگشتیم، ولو میشدیم روی رختخوابهایمان. صبح که چشم باز میکردیم، کفشهایمان از توی پایمان واکس زده بود! بچهها میگفتند، کار فرمانده است. او پاسدار بود و اهل سمیرم. یک پایش روی مین رفته بود. برای همین مرتب به ما توصیه میکرد که به جای کتانی، پوتین بپوشیم. چهارماه بعد، به تهران بازگشتم.
عملیات خیبر یکی از مهمترین عملیاتهای جنگ ۸ ساله بود که چون در اسفندماه ۱۳۶۲ انجام شد و غالباً در این روزها، خانوادههای ایرانی در حال آماده شدن برای تحویل سال نو هستند، کمتر به آن پرداخته شده است. در این مطلب، سعی کردهایم به نحوی موجز، فضای کشور و جنگ را در اسفند ۶۲ برایتان ترسیم کنیم و در این کار از مطالب، عکسها و نقشههای «تاریخ جنگ» هم بهره بردهایم.
با درود به روح پر فتوح امام شهیدان و سرداران سپاه اسلام که در این عملیات به لقاء الهی شتافتند، این مطلب را به «شهید حاج محمد ابراهیم همت» تقدیم میکنیم.
در روزهای ابتدایی ماه رجب المرجب قرار داریم،ماهی که به فرموده پیامبر (ص) ماه خاص خداوند متعال است و در این ماه بندگان میتوانند دربهای دوزخ را بر روی خود ببندند و ماهی که برای ایام آن اعمال خاص و مشترکی درنظر گرفته شده است،در روایات اعمال مختلفی برای این ماه عزیز توصیه شده که در این نوشتار به برخی از این اعمال اشاره میکنیم.
ذکر لاالهالااللهیکی از اعمال ماه رجب ذکر «لا اله الا الله» است و اینکه این ذکر را روزی هزار مرتبه تکرار کنیم، همچنین خواندن سوره توحید در همه روزهای ماه رجب بسیار سفارش شده به این صورت که در طول یک ماه صد یا هزار یا ده هزار مرتبه سوره مبارکه توحید قرائت شود.
استغفارذکر استغفار از دیگر اعمال توصیه شده در روزهای ماه رجب است به این صورت که هر روز ذکر «استغفرالله الذی لا اله الا هو وحده لا شریک له و اتوب الیه» را صد مرتبه بگوییم و در پایان روز صدقه بدهیم.
همچنین هر روز صبح ۷۰ مرتبه و شب نیز ۷۰ مرتبه بگوییم «استغفرالله و اتوب الیه». از دیگر اذکار توصیه شده در ماه رجب گفتن ذکر «استغفرالله ذوالجلال و الاکرام من جمیع الذنوب و الانام» است.
روزهروزه از دیگر اعمالی است که برای ماه رجب توصیه شده به این صورت که یا همه روزهای ماه رجب را روزه بگیرد و یا روزهای پنجشنبه و جمعه و شنبه روزه بگیرد و یا اگر نتوانست هر روز این تسبیحات را بگوید «سُبْحانَ الْإِلٰهِ الْجَلِیلِ ! سُبْحانَ مَنْ لَایَنْبَغِی التَّسْبِیحُ إِلّا لَهُ ! سُبْحانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ ! سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَهُوَ لَهُ أَهْلٌ». تا ثواب روزه همه ایام ماه رجب به او برسد.
خواندن دعا
خواندن دعا از دیگر اعمال توصیه شده ماه رجب است که در این میان این دعا توصیه شده است: «یا مَنْ یَمْلِکُ حَوآئِجَ السّآئِلینَ، ویَعْلَمُ ضَمیرَ الصّامِتینَ، لِکُلِّ مَسْئَلَة؛ ای که مالک حاجات خواستارانی و ای که نهاد خاموشان دانی برای هر خواسته ای، مِنْکَ سَمْعٌ حاضِرٌ وَجَوابٌ عَتیدٌ. اللّهُمَّ وَمَواعیدُکَ الصّادِقَةُ واَیادیکَ الفاضِلَةُ؛ از جانب تو گوشی شنوا و پاسخی آماده است خدایا به حق وعده های راستت و نعمت های بسیار، وَ رَحْمَتُکَ الواسِعَةُ فَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد وَآلِ محمد؛ و رحمت وسیعت از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمد، واَنْ تَقْضِیَ حَوائِجی لِلدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ؛ و حوایج دنیا و آخرتم را برآوری که به راستی تو بر هر چیز توانایی».
همچنین دعای «یا من ارجوه لکل خیر» به عنوان دعای ماه رجب توصیه شده که هر روز خصوصاً بعد از هر نماز خوانده شود.
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و میاندوره مجلس خبرگان روز جمعه با حضور مردم در تهران و شهرستانها برگزار شد و نتایج اعلام شده نشان از تغییر در کرسیهای پارلمان و ورود چهرههای جدید در مجلس دارد.
در این انتخابات 42.57 درصد از واجدین شرایط در کل کشور در انتخابات شرکت کردند و در شهر تهران نیز 1 میلیون و 841 هزار و 891 نفر شرکت کردند که 25.4 درصد واجدان شرایط بود.
در این گزارش به بررسی 10 نکته درباره انتخابات روز گذشته میپردازیم.
1- اولین نکته در تحلیل انتخابات 2 اسفند این است که پیروز اصلی انتخابات، مردم بودند؛ چه مردمی که مشارکت کردند و رای دادند و چه آنها که مشارکت نکردند. مردمی که پای صندوقهای رای آمدند با حضور خود نشان دادند که از وضعیت نامطلوب اقتصادی رضایت ندارند و مردمی که نیامدند، با عدم مشارکت.
پیام افرادی که در انتخابات حضور نداشتند انتقاد از مسئولان و نمایندگان مجلس بود که با اعمال و رفتارهای خود از شأن و جایگاه مجلس بهعنوان میراث یکصدساله نهضت مشروطه کاستند. شاهد این مدعا، میزان مشارکت در دوره دوم شورای شهر و مجلس هفتم است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
2- علیرغم کاهش درصد شرکتکنندگان نسبت به دوره قبل، متوسط مشارکت پایینتر از نُرمهای معمول در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهانی نیست و اگر این موضوع با بسیاری از کشورهای آسیایی و بخصوص آسیای غربی مقایسه شود وضعیت ایران بسیار قابل قبولتر است.
3- تحلیل انتخابات 2 اسفند در کنار وقایع پرشمار هفتهها و ماههای اخیر بار دیگر نشان داد که مردم بنیان ساختار سیاسی در کشور را قبول دارند اما نسبت به وضعیت فعلی اقتصادی معترضند. سال 98 برای مردم ایران سالی پرتلاطم بود و حاوی اخبار ناگوار بود. ابتدای سال جاری سیل موجب آسیب دیدن روستاها و شهرهای شمال شرقی، مرکز کشور و جنوب غربی کشور شد و خسارات فراوانی وارد کرد.
در آبانماه نیز بعد از افزایش قیمت بنزین از سوی دولت بدون اقناع افکار عمومی و توجیه نکردن علت این افزایش، موجی از اعتراضهای مردمی را در پی داشت که با ورود ضدانقلاب و اشرار به صف معترضین، اعتراضات به اغتشاش کشیده شد و خسارات مهمی وارد کرد. در دیماه نیز با انتشار خبر سقوط هواپیمای اوکراینی براثر خطای انسانی، اعتراضاتی را شاهد بودیم. با وجود همه این وقایع، حضور حدود 45 درصدی مردم نشان از پایبندی به ساختار سیاسی کشور و اعتماد به صندوقهای رای برای تغییر است.
حضور بینظیر مردم در بزرگترین تشییع تاریخ (تشییع پیکر مطهّر حاج قاسم سلیمانی)، آنهم درباره فردی که در اوج پایبندی به آرمانها و شعارهای انقلاب بود و نمادی برای انسان تراز انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به شمار میرفت، نشان داد که مردم با تمام وجود به آنچه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی میگوید باور دارند، با این حال اعتراضشان به برخی روندها و عملکردها نیز سر جای خود باقیست و این دو منافاتی با یکدیگر ندارند. نظرسنجیهایی که دانشگاه مریلند در سال 96 و به هنگام اعتراضات مشابه آبان امسال در آن ایام منتشر کرده بود همین مضمون را داشت که مردم بنیان نظم سیاسی در ایران را قبول دارند اما به برخی عملکردها شدیداً معترضند.
4- نوع انتخاب و نحوهی مشارکت مردم بار دیگر نشان داد که هرگاه اداره امور به دست اصلاحطلبان است، دموکراسی اصلیترین قربانی است. تجربه دو انتخابات شورای شهر دوم و مجلس هفتم این را نشان میدهد.
یکی از کمترین میزان مشارکت در انتخابات مربوط به شورای شهر دوم است که در تاریخ 9 اسفند 1381 در دولت سید محمد خاتمی برگزار شد. در این انتخابات، بهدلیل نظارت بر صلاحیت کاندیداها از سوی مجلس، هیئت نظارت بر انتخابات که علی تاجرنیا ریاست آن را برعهده داشت اکثر کاندیداها را از نهضت آزادی تا اصلاحطلبان و چپ و راست را تایید صلاحیت کرد.
در این انتخابات جبهه دوم خرداد به محوریت حزب همبستگی لیست داد. حزب مشارکت فهرستی به سرلیستی مصطفی تاجزاده پخش کرد و گزینه شهرداری تهران را صفایی فراهانی دانست. حزب کارگزاران نیز با شعار "بازگشت کرباسچی" وارد میدان شد، حتی جریان ملی-مذهبی که اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی محسوب میشوند چند فهرست ارائه دادند تا به قول خودشان در آزادترین انتخابات جمهوری اسلامی شرکت کنند. گروهی به محوریت محسن سازگارا نیز با شعار مقایسه ایران و افغانستان وارد انتخاب شد و مرحوم عزتالله سحابی نیز فهرستی معرفی کرد.
در میان تعدد لیستهای جناح اصلاحطلب و جریان اپوزیسیون، ائتلاف آبادگران ایران اسلامی قرار داشت که در صدر آن دوچهره اصولگرا(مهدی چمران و عباس شیبانی) قرار داشت اما بهرغم حضور لیستهای متعدد این انتخابات کمترین نرخ مشارکت را رقم زد و تنها 12 درصد در تهران شرکت کردند و ائتلاف آبادگران و رسول خادم که چهره مستقل انتخابات بود رای آوردند اما علت میزان پایین مشارکت در این انتخابات چه بود؟
انتخابات شوراهای اول در تاریخ 7 اسفند 1377 برگزار شد و 24 میلیون نفر در این انتخابات شرکت کردند اما متاسفانه حضور یکپارچه اصلاحطلبان در شورای شهر اول تهران، موجب شد تا تضادهای درونگروهی آنها روز به روز افزایش یابد و بهدلیل تعارض منافع اصلاحطلبان، شاهد حضور 2 شهردار و 2 سرپرست برای ساختمان بهشت باشیم. اختلافات داخلی شورای شهر موجب شد تا وزارت کشور دولت اصلاحات، شورا را منحل کند و مردم بهدلیل عملکرد بد شورا حاضرنشدند دوباره پای صندوقهای رای بیایند.
مدعای بعدی برای اثبات این گزاره، انتخابات مجلس هفتم بود که اول اسفند 1382 برگزار شد و تنها 50.57٪ از واجدان شرایط در آن شرکت کردند. در این انتخابات نیز بهرغم رقابت دو جناح اصلی کشور اما بهدلیل عملکرد مجلس اصلاحطلب ششم و نارضایتی مردم از آنها، مشارکت 67٪ مجلس ششم 17 پله سقوط کرد.
5- نتایج انتخابات 2 اسفند به وضوح نشان میدهد که مردم خواستار تغییر در وضع اداره کشور هستند. نتایج نهایی انتخابات نشان میدهد که درصد بالایی از نمایندگان مجلس دهم هم تغییر کردهاند و فقط 56 نماینده از نمایندههای فعلی در مجلس آتی هم حضور دارند. از 290 نماینده فعلی مجلس، 37 نفر در انتخابات ثبتنام نکردند، از 248 نفر ثبتنام کرده 173 نفر تایید صلاحیت شدند و از میان 173 نماینده فعلی مجلس حاضر در رقابتها فقط 56 نفر موفق به حضور در مجلس یازدهم هم شدند.
به عبارت بهتر شورای نگهبان 30 درصد از نمایندههای فعلی را ردصلاحیت کرد(75 از 248)؛ اما مردم بیش از 2 برابر این درصد یعنی 70 درصد از آنها که در رقابتها حاضر بودند(117) را فاقد صلاحیت لازم برای نمایندگی دانستند.
نتایج منتشر شده حاکی از تغییر هر سی کرسی پایتخت به نفع منتقدان آقای روحانی است که نشانه نارضایتی مردم از عملکرد مجلس گذشته و ورود چهرههای جدید و جوان به مجلس است. بسیاری از نمایندگان فراکسیون امید مانند خدیجه ربیعی، انصاری، سکینه الماسی، محسن علوی، مهرداد لاهوتی، احمد مازنی و... در انتخابات شکست خوردند که همین مویدی بر عملکرد ضعیف فراکسیون امید است.
6- علیرغم فعالیت رسانههای خارجی، حضور مردم نشاندهنده عدم توفیق کمپین تحریم فشار حداکثری بود. آمریکا و همپیمانان او از کمپین فشار حداکثری در حوزه اقتصاد و کمپین رأی_بی_رای در انتخابات این هدف را دنبال میکردند که اولاً کسی در انتخابات حاضر نشود و عملاً امکانی برای اجرای انتخابات به وجود نیاید.و ثانیاً اگر هم مشارکتی در سطح حداقلی صورت گرفت افرادی رای بیاورند که به دنبال تامین هدف کمپین فشار حداکثری، یعنی مذاکره با آمریکا و پذیرفتن دیکتههای این کشور علیه مولفههای قدرت ملی ایران باشند.
حضور مردم و نتایج انتخابات نشان میدهد که هر دوی این اهداف شکست خورد؛ یعنی هم حضور نسبتاً قابل قبولی(با درنظر گرفتن تمام شرایط اعم از اعتراض به بدعملی دولت و مجلس، وضع اقتصادی و کرونا و ...) شکل گرفت و هم افرادی وارد مجلس شدند که مواضع کاملاً ضدآمریکایی دارند و مخالف تسلیم در برابر او هستند. پیشبینی رسانههای غربی در روز انتخابات و با توجه به نحوهی رای دهی مردم هم همین بود.
7- آنچنانکه نظرسنجیها هم پیشتر نشان میداد اعتراض مردم به اوضاع اقتصادی و کارنامه نامطلوب دولت و مجلس اصلاحطلب در جلب رضایت مردم عامل اصلی انگیزش برخی از مردم برای عدم مشارکت بود. براساس دادههای مراکز معتبر افکارسنجی پیش از انتخابات، مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم با اختلاف بسیار زیاد دغدغه اصلی مردم بود.
طبق نظرسنجی تاریخ 14 الی 16 بهمن توسط ایسپا، از میان افرادی که گفته بودند قصد ندارند در انتخابات شرکت کنند، 43 درصدشان عدم تاثیرگذاری انتخابات در بهبود وضعیت کشور را دغدغه خود میدانستند و تنها 3درصد غیررقابتی بودن را دلیل خود برای نرفتن پای صندوق رای میدانستند.
17 درصد از این افراد در مواجهه با این سوال که در چه شرایطی ممکن است تا روز انتخابات تصمیم بگیرند در انتخابات شرکت کنند، بهبود شرایط اقتصادی را شرط دانستهاند و 18 درصد نیز اینکه شرکت در انتخابات موجب بهتر شدن اوضاع شود را شرط حضور دانستند.
در نظرسنجیهای پیش از این تاریخ و در نظرسنجیهای دیگر ارگانها هم تقریباً همین وضعیت به صورت کاملاً مشابهی وجود داشت.
8- همانطور که گفته شد، پایینترین نرخ مشارکت در انتخابات ایران متعلق به شورای شهر دوم و در آخرین سالهای دوره اصلاحات بود اما تغییر رویه شورای شهر دوم و مجلس هفتم و قرار گرفتن این دو نهاد بر روی ریل خود، موجب شد تا در ادوار بعدی شاهد مشارکت بالای مردم باشیم. شورای شهر سوم که در تاریخ 24 آذرماه 85 برگزار شد مشارکت 64.83٪ داشت که رشد 15 درصدی را نشبت به شورای دوم نشان میداد.
انتخابات مجلس هشتم 24 اسفندماه سال 86 برگزار شد. در این انتخابات میزان مشارکت 55.4٪ بود و رشد 5 درصدی نسبت به مجلس هفتم داشت لذا انتظار میرود با عملکرد صحیح مجلس یازدهم و رسیدگی به دغدغههای اصلی مردم، شاهد افزایش مشارکت و بازگشت امید بیشتر به جامعه در انتخابات 1440 و 1402 باشیم.
9- متاسفانه شکل نگرفتن رقابت ایدهها را میتوان یکی از دلایل کاهش مشارکت نسبت ادوار قبل دانست که در این زمینه حتی جناح پیروز یعنی اصولگرایان هم مقصرند. هر دو جریان سیاسی که وارد عرصه انتخابات شدند، علیرغم تغییر در چهرهها و سرلیستها، در یک مسئله اشتراک داشتند و آن هم عدم ارائه راهکارهای عملی و ایدههای راهگشا برای مشکلات کشور بود. خبرگزاری تسنیم از ماههای پیش از انتخابات گفتوگو هایی پیرامون رقابت انتخاباتی حول ایدهها داشت اما متاسفانه جناحهای سیاسی بهجای معرفی 5 مشکل کشور و ارائه راهکار برای حل آن در کاهش مشارکت نقش داشتند که امیدواریم در انتخابات بعدی ایدهها جایگزین گرایشهای سیاسی برای انتخاب نمایندگان شود.
10- کارشناسان معتقدند شیوع کرونا در کشور و واهمه برخی مردم از سرایت این ویروس خطرناک نیز سطحی از کاهش مشارکت را موجب شده است. با انتشار خبر فوت دو تن از هموطنان بر اثر ویروس کرونا در روز چهارشنبه در شهر قم و شیوع این بیماری در برخی دیگر از شهرها، برخی شهروندان نسبت به احتمال ابتلا به بیماری از طریق حضور در صفوف رای تردید داشتند. همچنین ستاد انتخابات کشور و شورای نگهبان برای جلوگیری از سرایت ویروس ثبت اثر انگشت را اختیاری اعلام کردند و توصیه به داشتن خودکار شخصی کردند لذا بی دلیل نیست که واهمه از ابتلا به ویروس را یکی از دلایل کاهش مشارکت بدانیم.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم
احمد مازنی حوزه انتخابیه گرگانعلی قربانی حوزه انتخابیه بجنوردهمایون یوسفی حوزه انتخابیه اهوازابوالفضل سروش حوزه انتخابیه تهرانمصطفی کواکبیان حوزه انتخابیه تهرانمحمدرضا بادامچی حوزه انتخابیه تهرانمحمد صادق حسنی حوزه انتخابیه رشتعبدالغفور ایران نژاد حوزه انتخابیه چابهاراقبال محمدیان حوزه انتخابیه رامهرمزاحمد انارکی محمدی حوزه انتخابیه رفسنجان و انارنمایندههایی که با موگرینی سلفی حقارت گرفته بودند؛ با کارت قرمز مردم از مجلس یازدهم اخراج شدند.
روز 27 تیر 1367 قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل رسماً از سوي جمهوری اسلامی ايران پذیرفته شد. مقاله زیر تاریخچه اختلافات مرزی ایران و عراق را مورد بررسی قرار داده و سپس به بررسی قطعنامه 598 شورای امنیت پرداخته و در نهایت دیدگاه حضرت امام راجع به این قطعنامه را آورده است.
روز 7 مهر 1385 مجمع تشخيص مصلحت نظام، نامه محرمانه امام خميني به مسئولان كشور در مورد علت اقدام ايشان در پذيرش آتش بس در جنگ تحميلي را منتشر كرد. اين نامه پس از آن منتشر شد كه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در مصاحبه اي با روزنامه همشهري اظهار داشت «يكي از دلايل پذيرش قطعنامه 598 از سوي امام، نامه فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در مورد مشكلات تهيه مايحتاج نظامي براي ادامه جنگ بود.» پس از انتشار اين مصاحبه دفتر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نامه حضرت امام به مسئولان كشور راجع به علت پذيرش آتش بس را منتشر كرد. متن نامه امام خميني به شرح زير است:
بسم الله الرحمن الرحيم
با ياري خداوند متعال و با سلام و صلوات به انبياء بزرگوار الهي و ائمه معصومين صلوات الله عليهم اجمعين، حال كه مسئولين نظامي ما اعم از ارتش و سپاه كه خبرگان جنگ مي باشند صريحاً اعتراف مي كنند كه ارتش اسلام به اين زوديها هيچ پيروزي به دست نخواهند آورد و نظر به اين كه مسئولين دلسوز نظامي و سياسي نظام جمهوري اسلامي از اين پس جنگ را به هيچوجه به صلاح كشور نمي دانند و با قاطعيت مي گويند كه يك دهم سلاحهايي را كه استكبار شرق و غرب در اختيار صدام گذارده اند به هيچ وجه و با هيچ قيمتي نمي شود در جهان تهيه كرد و با توجه به نامه تكان دهنده فرمانده سپاه پاسداران كه يكي از دهها گزارش نظامي سياسي است كه بعد از شكستهاي اخير به اينجانب رسيده و به اعتراف جانشيني فرمانده كل نيروهاي مسلح، فرمانده سپاه يكي از معدود فرماندهاني است كه در صورت تهيه مايحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ مي باشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهاي شيميايي و نبود وسايل خنثي كننده آن، اينجانب با آتش بس موافقت مي نمايم و براي روشن شدن در مورد اتخاذ اين تصميم تلخ به نكاتي از نامه فرمانده سپاه كه در تاريخ دوم تير 1367 نگاشته است، اشاره مي شود، فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال ديگر ما هيچ پيروزي نداريم، ممكن است در صورت داشتن وسايلي كه در طول پنج سال به دست مي آوريم قدرت عمليات انهدامي و يا مقابله به مثل را داشته باشيم و بعد از پايان سال 1371 اگر ما داراي 350 تيپ پياده 2500 تانك، سه هزار توپ و 300 هواپيماي جنگي و 300 هليكوپتر و قدرت ساختن مقدار قابل توجهي از سلاحها... كه از ضرورتهاي جنگ در آن موقع است - داشته باشيم مي توان گفت به اميد خدا عمليات آفندي داشته باشيم. وي مي گويد قابل ذكر است كه بايد توسعه نيروي سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نيم افزايش پيدا كند، او آورده است البته آمريكا را هم بايد از خليج فارس بيرون كنيم والّا موفق نخواهيم بود. اين فرمانده مهمترين قسمت موفقيت طرح خود را تهيه به موقع بودجه و امكانات دانسته است و آورده است كه بعيد به نظر مي رسد دولت و ستاد فرماندهي كل قوا بتواند به تعهد خود عمل كنند. البته با ذكر اين مطالب مي گويد بايد باز هم جنگيد كه اين ديگر شعاري بيش نيست. آقاي نخست وزير از قول وزراي اقتصاد و بودجه وضع مالي نظام را زير صفر اعلام كرده اند، مسئولين جنگ مي گويند تنها سلاح هايي را كه در شكست هاي اخير از دست داده ايم به اندازه تمام بودجه اي است كه براي سپاه و ارتش در سال جاري در نظر گرفته شده بود. مسئولين سياسي مي گويند از آنجا كه مردم فهميده اند پيروزي سريعي به دست نمي آيد شوق رفتن به جبهه در آنها كم شده است. شما عزيزان از هر كس بهتر مي دانيد كه اين تصميم براي من چون زهر كشنده است ولي راضي به رضاي خداوند متعال هستيم و براي صيانت از دين او و حفاظت از جمهوري اسلامي اگر آبرويي داشته باشم، خرج مي كنم. خداوندا ما براي دين تو قيام كرديم و براي دين تو جنگيديم و براي حفظ دين تو آتش بس را قبول مي كنيم. خداوندا تو خود شاهدي كه ما لحظه اي با آمريكا و شوروي و تمامي قدرتهاي جهان سر سازش نداريم و سازش با ابرقدرتها و قدرتها را پشت كردن به اصول اسلامي خود مي دانيم. خداوندا در جهان شرك و كفر و نفاق، در جهان پول و قدرت و حيله و دورويي، ما غريبيم، تو خود ياريمان كن. خداوندا در هميشه تاريخ وقتي انبياء و اولياء و علما تصميم گرفته اند مصلح جامعه گردند و علم و عمل را در هم آميزند و جامعه اي دور از فساد و تباهي تشكيل دهند با مخالفتهاي ابوجهل ها و ابوسفيان هاي زمان خود مواجه شده اند. خداوندا، ما فرزندان اسلام و انقلابمان را براي رضاي تو قرباني كرديم، غير از تو هيچكس را نداريم، ما را براي اجراي فرامين و قوانين خود ياري فرما. خداوندا از تو مي خواهم تا هر چه زودتر شهادت را نصيبم فرمايي. گفتم جلسه اي تشكيل گردد، آتش بس را به مردم تفهيم نمايند. مواظب باشيد ممكن است افراد داغ و تند با شعارهاي انقلابي شما را از آنچه صلاح اسلام است دور كنند. صريحاً مي گويم بايد تمام همتتان در توجيه اين كار باشد، قدمي انحرافي حرام است و موجب عكس العمل مي شود. شما مي دانيد كه مسئولين رده بالاي نظام با چشمي خونبار و قلبي مالامال از عشق به اسلام و ميهن اسلاميمان چنين تصميمي گرفته اند، خدا را در نظر بگيريد و هر چه اتفاق مي افتد از دوست بدانيد.
و السلام علینا و علی عباد الله الصالحین.
روحالله الموسوي الخميني شنبه 25 تیر 1367
روزنامه هاي همشهري و جمهوري اسلامي، 8 مهر 1385
کمکهاي دولت آمريکا به صدام در هشت سال دفاع مقدس حدود هفت ميليارد دلار تخمين زده ميشود؛کمکهايي نظير کمکهاي اقتصادي، فروش فناوريهاي دوگانه (فناوريهايي که از آن در ساخت سلاح استفاده ميشود)، کمکهاي اطلاعاتي، آموزش نيروهاي ويژه عراقي و حتي خالت مستقيم در جنگ عليه ايران.
بیشک عامل اصلی در طولانی شدن جنگ، علاوه بر عدم رضایت طرفین در مفاد برخی از قطعنامهها که مانع از تصویب و پذیرش آنها میشد، حمایتهای بیوقفهی کشورهای غربی و عربی از عراق بود. علاوه بر کمکهای نظامی، کمکهای مالی و اقتصادی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بود. از اینرو، نوشتهی حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که حامیان مالی عراق در طی جنگ تحمیلی، شامل چه کشورهایی بودند و این کشورها با چه انگیزهای به حمایت مالی صدام حسین و کشورش میپرداختند!
از آغاز جنگ تحمیلی تا قطعنامهی 598 /حمایت مالی کشورهای عربی / حمایت مالی کشورهای غربی /نتیجهگیری
روایتی آماری از آنچه به اقتصاد ایران در زمان جنگ گذشت.
قیمت نفت
سال
1359
1360
1361
1362
1363
1364
1365
1366
1367
نفت سبک
34.2
33.2
30.3
28.1
26.8
26
13.5
17
13.2
نفت سنگین
33.9
31.5
28.7
27.2
26.1
25.5
13
16.5
12.8
80 كشور تجهیزكننده صدام در جنگ با ایران
هنگامی كه رژیم بعثی عراق در شهریور 1359 حمله به ایران را آغاز كرد، شرایط دو كشور با یكدیگر كاملا متفاوت بود؛ با آغاز جنگ ایران از هرگونه حمایت خارجی بینصیب بود ولی رژیم بعثی عراق با پشتیبانیهای جهانی وارد جنگ با ایران شده بود و كشورهای متعدد غربی و عربی به صدام هواپیما و امكانات راداری و پدافندی میدادند و مدرن ترین وسایل و تجهیزات را در اختیارش میگذاشتند. علاوه بر این كمكهای نظامی، انواع كمكهای اقتصادی نیز عراق را پوشش میداد. در این نوشتار حامیان اصلی عراق در جنگ با ایران را در دو گروه حامیان غربی و پشتیبانان عربی مورد بررسی قرار میدهیم.
برای مشاده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه نمایید