ایرانِ عزتمند

بیاد شهید عزّت الله حضرتی

یادداشتی پیرامون کتاب قلعه حیوانات

اثر: جرج اورول

📝متن یادداشت:

باسمه تعالی
کتاب قلعه حیوانات که درستِ آن مزرعه حیوانات است از لحاظ‌های مختلف ستودنی است.
از لحاظ ادبی زبانی ساده همراه با طنز و با سبک نمادین و بسیار جذاب است
از لحاظ شخصیت پردازی که همه نوع انسان از بی‌خیال و تنبل تا شجاع و... دارد.
جملاتی حکیمانه در این کتاب بسیار است.
این کتاب با نگاهی ناامیدانه به انقلاب‌ها می‌پردازد و ثمره انقلاب را دیکتاتوری و خروج از مسیر شعارهای آن انقلاب می‌داند که جمله اصلی کتاب هم همین است "همه حیوانات با هم برابرند اما بعضی برابرترند"
نویسنده با تجربه‌ی تلخ انقلاب شوروی و جنایات استالین و پاکسازی بزرگ او، انقلاب‌ها را بی‌فایده می‌داند اما ای‌کاش زنده می‌بود و انقلاب اسلامی را در ایران می‌دید. انقلابی که روی آرمانش ایستاده و نه تنها در نظام سرمایه‌داری غرق نشده بلکه در مقابل آن هم ایستاده است.
جالب است که ضد انقلاب با تبلیغ این کتاب در پی آن هستند که ثابت کنند این انقلاب در ایران هم به همان سرنوشت گرفتار شده است.

📆کانال یادداشت‌های حجت الاسلام راجی


برچسب‌ها: قلعه حبوانات, انقلاب, کمونیست, برابری

امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود / حبیب الله چایچیان


امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود

امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود

امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود

امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود

امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود

امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود

امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود

امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود

امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را
فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود

امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود

امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد
فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود

ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان"
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود


برچسب‌ها: عاشورا, کربلا, شهادت نامه

سعدی شیرازی مطابق روایات اسلامی و به ویژه احادیث نبوی، پیامبر اسلام را نه‌تنها سرور مخلوقات که پیشوا و سرور پیامبران می‌داند و معراج او را به سبب چنین جایگاهی و قبول امانت الهی در ابلاغ پیام نهایی حضرت حق، خاص الخاص ترسیم می‌کند:

امام رُسُل، پیشوای سبیل

امین خدا، مهبط[۱] جبرئیل

شفیع الوری[۲]، خواجه بعث و نشر

امام الهدی، صدر دیوان حشر

کلیمی که چرخ فلک طور اوست

همه نورها پرتو نور اوست

شفیعٌ مطاعٌ نبیٌ کریم

قسیمٌ جسیمٌ نسیمٌ وسیم[۳]

یتیمی که ناکرده قرآن دُرُست

کتبخانة چند ملت بشست

چو عزمش برآهیخت شمشیر بیم

به معجز میان قمر زد دو نیم[۴]

چو صیتش[۵] در افواه دنیا فتاد

تزلزل در ایوان کسری فتاد[۶]

به لا[۷] قامت لات بشکست خُرد

به اعزاز دین آب عُزّی ببرد

نه از لات و عزّی[۸] برآورد گرد

که تورات و انجیل منسوخ کرد

شبی برنشست از فلک برگذشت

به تمکین و جاه از مَلَک درگذشت

چنان گرم در تیه قربت براند

که در سدره جبریل ازو بازماند ...

خدایت ثنا گفت و تبجیل کرد

زمین بوس قدر تو جبریل کرد

بلند آسمان پیش قدرت خجل

تو مخلوق و آدم هنوز آب و گل[۹]

تو اصل وجود آمدی از نخست

دگر هرچه موجود شد فرع توست

ندانم کدامین سخن گویمت

که والاتری زانچه من گویمت

تو را عز لولاک تمکین بس است

ثنای تو طه و یس بس است[۱۰]

چه نعت پسندیده گویم تورا

علیک السلام ای نبیّ الورا


[۱] محل فرود آمدن

[۲] شفاعت کننده مردم به مصداق حدیث نبوی: انا اول شافع و اول مشفع یوم القیامه و لافخر.

[۳] شافع و شفاعتگر، نافذ الحکم و مورد اطاعت، پیامبر و بزرگوار، قسمت کننده بهشت و جهنم و زیبارو و زیبا و نژاده (اصیل).

[۴] اشاره به معجزه شق القمر پیامبر (ص) دارد.

[۵] آوازه و شهرت

[۶] اشاره به معجزه تولد حضرت رسول (ص) و شکاف برداشتن کاخ کسری و خواب نوشیروان.

[۷] شعار لااله الا الله

[۸] دو بت از سه بت معروف مکه در زمان جاهلیت.

[۹] اشاره به حدیث نبوی: کنتُ نبیا و الآدم بین ماء و الطین: من پیامبر بودم قبل از اینکه حضرت آدم (ع) آفریده شده باشد.

[۱۰] اشاره به حدیث قدسی: لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ: اگر تو نبودی افلاک (عالم وجود) را خلق نمی‌کردم.

 


برچسب‌ها: عید مبعث, حضرت محمد, سعدی


حکایت دل


منم آن نیازمندی که به تو نیاز دارم

اگر از تو باز دارم به که چشم باز دارم

توئی آفتاب و چشمم به جمال توست روشن

غم چون تو نازنینی به هزار ناز دارم

به جفا نمودن تو ز وفات برنگردم

به وفا نمودن خود ز جفات باز دارم

گله کردم از تو گفتی :که بساز چاره خود

منم آنکه در غم الحق دل چاره ساز دارد

غم دل چه باز گویم که تو را ملال گیرد

کنم این حدیث کوته که غم دراز دارد

مولوی


دانلود آهنگ حکایت دل از علیرضا افتخاری

 دانلود آهنگ حکایت دل از علیرضا افتخاری



برچسب‌ها: حکایت دل, مولوی, علیرضاافتخاری

ای خدا ای رازدار بندگان شرمگینت

اي خدا! اي رازدار بندگان شرمگينت

اي توانائي كه بر جان و جهان فرمانروايي

اي خدا! اي همنواي ناله ي پروردگانت

زين جهان، تنها تو با سوز دل من آشنايي

...


برچسب‌ها: مهدی سهیلی, ای خدا, رازدار بندگان شرمگینت

شعری از هوشنگ ابتهاج : « نمی دانم چه می خواهم بگویم... »


برچسب‌ها: هوشنگ ابتهاج, ابتهاج, سایه, چه بگویم

بیانات رهبر انقلاب در وصف لسان‌الغیب

حافظ درخشان‌ترین ستاره زبان و فرهنگ فارسی است

حافظ بدون شک، درخشانترین ستاره‌ی فرهنگ فارسی است. در طول این چندین قرن تا امروز نداریم هیچ شاعری را که به قدر حافظ، در اعماق و زوایای جامعه‌ی ما و ذهن و دل ملت ما نفوذ کرده باشد.

حافظ بدون شک، درخشانترین ستاره‌ی فرهنگ فارسی است. در طول این چندین قرن تا امروز نداریم هیچ شاعری را که به قدر حافظ، در اعماق و زوایای جامعه‌ی ما و ذهن و دل ملت ما نفوذ کرده باشد.

آنچه در ادامه می‌خوانید فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی در وصف لسان الغیب است که در سال 1367 و در کنگره جهانی حافظ ایراد شده است.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
الحمدلله و الصّلاة علی رسول الله و علی آله الأطیبین

به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
ترا در این سخن انکار کار ما نرسد

اگر چه حسن‌فروشان به جلوه آمده‌اند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد

به حقّ صحبت دیرین که هیچ محرم راز
به یار یکجهتِ حق‌گزار ما نرسد

هزار نقش برآمد ز کلک صنع و یکی
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد

هزار نقد به بازار کاینات آرند
یکی به سکه‌ی صاحب عیار ما نرسد

دریغِ قافله‌ی عمر کان چنان رفتند
که گردشان به هوای دیار ما نرسد

بسوخت حافظ و ترسم که شرح قصه‌ی او
به سمع پادشه کامکار ما نرسد

 

بهترین فاتحه‌ی سخن، در بزرگداشت این عزیز همیشگی ملت ایران و درّ یگانه‌ی فرهنگ فارسی، سخنی بود از خود او، که این غزل را به عنوان ارادتی به خواجه‌ی شیراز و شاعر همه‌ی عصرها و قرنهایمان در حضور شما عزیزان - برادران و خواهران و میهمانان گرامی - خواندم و در حقیقت توصیفی برای خود حافظ شیرازی است... »»» متن کامل در ادامه مطلب


برچسب‌ها: رهبر انقلاب, لسان الغیب

هفته دفاع مقدس گرامی باد

ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس
چه سفر ها کرده ایم، چه سفر ها کرده ایم

ما برای بوسیدن خاک سر قله ها
چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم

ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم، رنج دوران برده ایم

ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود
خون دل ها خورده ایم، خون دل ها خورده ایم

ما برای بوییدن بوی گل نسترن
چه سفر ها کرده ایم،چه سفر ها کرده ایم

ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها کرده ایم،چه خطرها کرده ایم

ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
رنج دوران برده ایم،رنج دوران برده ایم

ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
خون دل ها خورده ایم،خون دل ها خورده ایم


برچسب‌ها: برای ایرانمان

شعر ـ شهادت حضرت علی اکبر(ع)

دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
پاره های بدنت را جگرم سوخت علی

ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم
طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی

چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت
مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی

لخته خونی که برون از گلویت آوردم
ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی

باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است
نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی

یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت
ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی

آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است
خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی

داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم
داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی

این همه نیزه میان بدنت گم شده است
با که گویم محنت را جگرم سوخت علی

از همان دور شنیدم رجزت را پسرم
این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی

نعرة حیدری و نالة یا زهرایت
می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی

نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم
چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی

گر نیایند جوانان حرم یاری من
که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی
(محمود ژولیده)


برچسب‌ها: وداع حضرت علی اکبر, ع, شهادت حضرت علی اکبر

نماهنگ مذهبی ماه محرم - حسام الدین سراج

اجازه خواستن حضرت علی اکبر از امام حسین(ع)

متن کامل شعر


برچسب‌ها: نماهنگ, وداع علی اکبر, عمان ساسانی, حسام الدین سراج

آئینه و عشق - راز

[خوش پریشان با منش گفتارهاست

در پریشان گوئیش اسرارهاست]

کیست این گویا و شنوا در تنم؟

[باورم یارب نیاید کاین منم!]

شعر از : گنجینة الاسرار عمان سامانی- متن کامل در ادامه مطلب



برچسب‌ها: نماهنگ, ماه محرم, حسام الدین سراج

شرح حال من و ما در مه مرداد نوین

چلچله ی تابستان است

هوا گرم ابری اما 

آسمان نیم کبود

باران نمی زند

چشم ها به آسمان خیره شده 

زمین تفتیده و داغ در آرزوی نَمی از یَم رحمانِ رحیم

خوزستان غمگین

همدان اندوهگین از غم خوزستان!

البرز در اضطراب

تهران فوقِ قرمز شده از اندوه و رنج آن ناگفتنی نام (کرونا)

سیستان از پس شن چشم به گیسوی بهار ...

دشت ها پُر تشنه

درختان آفتاب سوخته

زمین دل آشوب و دل ها رنجور

شرح حال من و ما در مَه مردادِ نوین (قرن نو) 

به امید که  امروز

در چلچله ی تابستان

آن گاه که زمین گرم است و آسمان نیم کبود

خوزستان رنجور و دگران رنجور از غم او 

ببارد باران

چشم ها تر شود از لطف خداوند رحیم

چشمه ها جوش زند از دل تفتیده زمین

رودها، رود شود

سیستان ،خوزستان

ایران همه خشنود شود

ایران همه خشنود شود.

اصغر الشعرای بهار

آغاز ابرها
در ساعت یک است به وقت نجف
کمی پس از دو
باران گرفت در کنار بقیع
درست ساعت سه طوفان شد
در کربلا
حالا به ساعت من
فقط کمی به لحظه موعود مانده است. 

علیرضا قزوه


دلم را چون اناری کاش یک شب دانه می کردم

دلم را چون اناری کاش یک شب دانه می کردم
به دریا می زدم، در آب و آتش خانه می کردم

چه می شد آه، موسای من! من هم شبان بودم؟
تمام روز و شب زلف خدا را شانه می کردم

نه از ترس خدا، از ترس این مردم به محرابم
اگر می شد، همه محراب را میخانه می کردم

اگر می شد به افسانه شبی رنگ حقیقت زد
حقیقت را اگر می شد، شبی افسانه می کردم

چه مستی ها که هر شب در سر شوریده می افتاد
چه بازی ها که هر شب با دل دیوانه می کردم

یقین دارم سرانجام من از این خوب تر می شد
اگر از مرگ هم چون زندگی پروا نمی کردم

سرم را مثل سیبی سرخ، صبحی چیده بودم کاش
دلم را چون اناری کاش یک شب دانه می کردم

علیرضا قزوه

خدا برای مردم نقاشی می کشد
نقاش ها فکر می کنند زندگی یعنی فتح قله پیکاسو
خطاط ها برای خدا خط و نشان می کشند
....
می ترسم روزی به نام تمدن
به گردن بعضی زنگوله بیندازند!
می ترسم شلوارهای جین و چارلی کار دستمان بدهد
و شکلات های انگلیسی دهانمان را ببندد
...
امسال به ساعت های کاسیو اطمینان کردیم
و نماز صبحمان قضا شد!
...
خدا کند روایت فتح را فراموش نکنیم.

علیرضا قزوه