شرح حال من و ما در مه مرداد نوین
چلچله ی تابستان است
هوا گرم ابری اما
آسمان نیم کبود
باران نمی زند
چشم ها به آسمان خیره شده
زمین تفتیده و داغ در آرزوی نَمی از یَم رحمانِ رحیم
خوزستان غمگین
همدان اندوهگین از غم خوزستان!
البرز در اضطراب
تهران فوقِ قرمز شده از اندوه و رنج آن ناگفتنی نام (کرونا)
سیستان از پس شن چشم به گیسوی بهار ...
دشت ها پُر تشنه
درختان آفتاب سوخته
زمین دل آشوب و دل ها رنجور
شرح حال من و ما در مَه مردادِ نوین (قرن نو)
به امید که امروز
در چلچله ی تابستان
آن گاه که زمین گرم است و آسمان نیم کبود
خوزستان رنجور و دگران رنجور از غم او
ببارد باران
چشم ها تر شود از لطف خداوند رحیم
چشمه ها جوش زند از دل تفتیده زمین
رودها، رود شود
سیستان ،خوزستان
ایران همه خشنود شود
ایران همه خشنود شود.
اصغر الشعرای بهار