ایرانِ عزتمند

بیاد شهید عزّت الله حضرتی

واژه «راهبرد»، گسست معرفتی در معنای استراتژی

‌یکی از مفاهیمی که در تب واژه‌گزینی دچار تحول معنایی شده و درون‌مایه خود را از دست داده واژه «استراتژی» است که در دو دهه اخیر در ادبیات سیاسی ایران گاه و بی‌گاه به صورت راهبرد ترجمه یا استفاده می‌شود. مشخص نیست نخستین‌بار چه کسی دست به چنین خلاقیتی زد؟

اما حقیقت این است که استراتژی از واژه «استراتژُم» یونانی به معنای مکر و نیرنگ نظامی-سیاسی اخد شده و ریشه واژه استراتژی در واقع از حیله و فریب می‌آید. معنایی که کلاوزویتس (استراتژیست پروسی و بزرگ‌ترین شارح هنر جنگ) در کتاب خود نیز بر آن تأکید دارد. مطالعه آثار سان تزو نیز همین معنا را تأیید می‌کند

هنگامی که کلمه «راهبرد» را می‌گوییم و از آن استراتژی را اراده می‌کنیم به‌تدریج عمق معنایی استراتژی با کلمه راهبرد عوض می‌شود و به‌جای استراتژی، سراغ «راهنمایی» یا در نهایت «فرمان‌دهی» حرکت می‌کنیم. توصیه یا راهنمایی، پیشنهادی غیرالزام‌آور است اما استراتژی طرحی قاطع فارغ از ارزش داوری، ایدئولوژی یا هنجارهای احساسی و مبتنی بر واقعیت‌های زمینی (رئال‌پلیتیک) است.
همین انحراف در معنا موجب می‌شود ادراک درستی از برنامه‌ریزی رقبا و دشمن نیز نداشته باشیم و فراموش کنیم که آنها براساس «فریب و نیرنگ» و همچنین اصل غافل‌گیری که بخشی از ارکان استراتژی است طرح‌ریزی می‌کنند.

تا وقتی که استراتژی را به‌صورت راهبرد بفهمیم، امکان درک استراتژیک نخواهیم داشت و خللی اساسی در دریافت استراتژیکی ما حاصل خواهد شد.... متن کامل در ادامه مطلب


برچسب‌ها: استراتژی, راهبرد, استراتژم, فریب