سالهای انتهایی جنگ، دنیا برای پایان دادن به حقارتهای صدام در برابر ایران دست به هر اقدام قبیحانهای زد تا ایران به پایان این جنگ رضایت دهد.
برای اولین بار بود که شورای امنیت کمی حقوق ایران را مورد توجه قرار میدهد و مسئولان کشور نیز با سکوت در برابر نفی و یا تائید این قطعنامه منتظر اقدامات جبهه هستند. رژیم بعث عراق این روزها با موشک باران شدید شهرها، عملاً جنگ شهرها را به راه انداخته و آمریکا جهان خوار نیز از طریق خلیج فارس خود را وارد مهلکه کرده است. از طرفی منابع نفتی و بندری ایران در این روزها غالباً مورد اصابت حملات موشکی قرار میگیرد و این سلسله حملات کاسه صبر مردم را به سر آورده است.
درایت امام پس از قبول قطعنامه ستودنی بود، چرا که ایشان به خوبی این موضوع را درک کرده بودند که قبول قطعنامه به معنی پایان جنگ نخواهد بود.
با هم اتفاقات سالهای 66 و 67 را به اختصار مطالعه میکنیم...
امام خمینی در جریان جنگ تحمیلی در ابتدا به دنبال نابودی کامل صدام بودند و این تصمیمگیری کاملا براساس نظام ارزشی و هنجاری امام بود و در واقع یک تصمیمگیری هنجاری به حساب میآمد. اما در مراحل بعدی جنگ، زماینکه جمهوری اسلامی از لحاظ تجهیزات نظامی و اقتصادی دچار کمبود گردید و وقتی که سران سیاسی و نظامی در دیدارهای خود با امام خمینی از این گونه مشکلات صحبت کردند و ادامه جنگ را به ضرر ایران دانستند امام خمینی براساس قاعده مصلحت و مشورت که برخاسته از فقه سیاسی بود، تصمیم گرفتند قطعنامه 598 را بپذیرند.
اواخر تیرماه 1367 خبر پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با پایان یافتن جنگ ایران و رژیم بعث، در رسانههای خبری موج جدیدی ایجاد کرد و این خبر به سرعت همه جای جهان را درنوردید.
روز 29 تیرماه پیام مهم امام خمینی درباره قطعنامه در رسانهها منتشر شد و ابعاد تازهای را نمایان کرد. آنچه از مجموعه بیانات امام خمینی(ره) و نیز عمل ایشان در جریان پذیرش قطعنامه 598 برمیآید نشان دهنده تاثیر دو قاعده فقهی سیاسی «مصلحت» و «مشورت» است. با عنایت به این دو قاعده مشخص میشود امام خمینی در پذیرش قطعنامه 598، از رویکرد فقه سیاسی بهره برده است.
متن کامل یادداشت در ادامه مطلب »»»