ایرانِ عزتمند

بیاد شهید عزّت الله حضرتی

                                                 چرایی و چیستی حکم تنفیذ ریاست جمهوری
اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، امضای حکم رییس‌جمهور منتخب را در ردیف وظایف و اختیارات مقام رهبری قرار داده است. از امضای حکم ریاست جمهوری در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به «تنفیذ» یاد می‌شود. اگرچه تنفیذ از نظر فقهی، اصطلاحی باسابقه و شناخته‌شده است، اما پس از انقلاب اسلامی وارد ادبیات حقوقی کشور ما گردید. به همین دلیل از نظر حقوقی، راجع به آن پرسش‌های مهمی وجود دارد. پس از اشاره‌ای کوتاه به مفهوم و ماهیت حقوقی «تنفیذ»، مهم‌ترین پرسش‌های مربوط به آن از منظر حقوق اساسی ج.ا. ایران مورد بررسی قرار می‌گیرد.


تنفیذ حکم ریاست جمهوری از سوی مقام رهبری در حقیقت اعتبار بخشیدن یا مشروعیت دادن به ریاست وی بر قوه‌ی مجریه است. رییس‌جمهور در جایگاه ریاست قوه‌ی مجریه، تصمیماتی اخذ نموده و اقداماتی انجام می‌دهد که جزء شئون ولایت است. تصمیمات یا اقدامات رییس‌جمهور در جایگاه رییس قوه‌ی مجریه به لحاظ ماهوی اموری نیابت‌پذیر بوده و نیازمند «اذن سابق» یا «اجازه‌ی لاحق» ولی امر مسلمین است و بدون آن اعتبار حقوقی نخواهد داشت.


درباره‌ی این‌که تنفیذ ماهیتاً «توکیل» است یا «تفویض»، در قانون اساسی قرینه‌ی روشنی وجود ندارد. میان توکیل و تفویض در مفهوم خاص، تفاوت‌هایی وجود دارد: وکیل به اراده ی موکِّل و به نیابت از او عمل می‌نماید، در حالی که مفوَّض‌الیه به اراده‌ی خود عمل می‌کند. وکیل قابل عزل است، در حالی که مفوّض‌الیه قابل عزل نیست. در توکیل حقّ موکّل نسبت به موضوع وکالت همچنان باقی است، در حالی که وقتی کسی حقی را به غیر واگذار می‌کند، نسبت به آن حقّی نخواهد داشت.


ممکن است بخش پایانی اصل ۱۱۰ قانون اساسی قرینه‌ای بر تفویضی بودن تنفیذ حکم رییس‌جمهور به شمار آید. بخش پایانی اصل ۱۱۰ چنین است: «رهبر میتواند بعضیی از وظایف‌ و اختیارات‌ خود را به‌ شخص‌ دیگریی تفویض‌ کند». لکن بعید است شورای بازنگری قانون اساسی از واژه‌ی تنفیذ در متن فوق مفهوم خاص و لوازم آن را اراده کرده باشد. به نظر می‌رسد که تنفیذ ماهیتاً توکیل است.


امام خمینی: «...رییس‌جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتی غیر مشروع شد، طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است؛ وارد شدن در حوزه‌ی او وارد شدن در حوزه‌ی طاغوت است. طاغوت وقتی از بین میرود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود...».۵


«برای من این مطلب روشن نشد که امضای حکم ریاست جمهوری آیا صرفاً تشریفاتی است یا این‌که اگر امضا نکرد تکلیف چه می‌شود؟». نایب‌رییس مجلس آیت‌الله شهید بهشتی در پاسخ وی می‌گوید: «نه آقا این تنفیذ است».۷ پیش از این سخنان هم آیت‌الله منتظری درباره‌ی پیوند میان اسلامیت و جمهوریت نظام می‌گوید: «اگر یک رئیس‌جمهور، تمام ملت هم به او رأی بدهند، ولی فقیه و مجتهد روی ریاست جمهوری او صحه نگذارد این برای بنده هیچ ضمانت اجرایی ندارد و از آن حکومت‌های جابرانه‌ای می‌شود...»


مقصود از جایگاه حقوقی تنفیذ حکم ریاست جمهوری این است که امضای مقام رهبری یک الزام حقوقی و جزء وظایف او است یا در ردیف اختیارات وی می‌باشد؟


«...آیا امضا کردن از اختیارات رهبری است؟ زیرا با آن بحثی که امروز صبح شد فرض بر این است که اگر صلاحیت کاندیدا تأیید شد و مردم هم انتخاب کردند که رهبر هم حتماً امضا می‌کند...».۱۰ شهید بهشتی در جایگاه اداره‌کننده‌ی جلسه در پاسخ وی می‌گوید: «این بحث اصولاً مربوط به این است که در بعضی از بندها کلمه‌ی اختیارات قید شده باشد. چون همه‌اش از وظایف است، بنابراین در پایان، حذف اختیارات هیچ‌گونه اشکالی ندارد».۱۱


مقام رهبری می‌تواند حکم وی را تنفیذ ننماید. لکن این احتمال بسیار بعید و دور از ذهن است. مطابق قانون صلاحیت رییس‌جمهور منتخب، پیش از برگزاری انتخابات به تأیید شورای نگهبان رسیده است. از سوی دیگر، شورای نگهبان بر فرایند برگزاری انتخابات نظارت نموده و سپس صحت آن را نیز تأیید می‌نماید. با این اوصاف، احتمال این‌که فرد منتخب فاقد صلاحیت‌های قانونی باشد بسیار بعید است. بنابراین به رغم این‌که تنفیذ حکم ریاست جمهوری به لحاظ ثبوتی جزء اختیارات مقام رهبری است، لکن قانون به گونه‌ای تنظیم شده است که زمینه‌ای برای اعمال این حق باقی نماند. نظیر مسافری که اگر راه را درست انتخاب کرده باشد به مقصد خواهد رسید.


متن کامل و مطالب بیشتر در ادامه مطلب


برچسب‌ها: تنفیذ, توکیل, تفویض ولایت فقیه, اختیارات

حجاب از ازل تا ابد


پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصّی است و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است.


داستان‌ حضرت آدم و حوّا نیز فطری بودن پوشش را ثابت می‌کند. در تورات (که برای مسیحیان نیز مقدّس است) می‌خوانیم: « و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکو است، پس، از میوه‌اش خُورد و به شوهر خود داد و او خورد، آن‌گاه چشمان آنها باز شد و فهمیدند که عریان‌اند؛ پس برگ‌های انجیر را بهم دوخته، سترها برای خویشتن ساختند.»

در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوّا نیز آمده است: «فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءتَهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ؛ آن گاه که آدم و حوّا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده عورتشان آشکار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند.» (اعراف/ ۲۲)

طبق آیات شریفه‌ی قرآن کریم، حضرت آدم و حوّا قبل از چشیدن درخت ممنوعه دارای لباس بوده‌اند؛ امّا با خوردن از آن درخت (بر اثر اغوای شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، آنچه مسلم است این است که آدم و حوا پس از احساس برهنگی بلافاصله خود را پوشاندند. این احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه و سرعت در پوشاندن خود به وسیله‌ی برگ‌ها، از آن جهت که تذکر هر یک به دیگری تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی نبوده، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است و ثابت می‌کند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن‌ها ایجاد نشده است؛ بلکه نخستین انسان‌ها، به طور فطری بدان گرایش داشته‌اند. و بنا به گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت‌ها و آیین‌های جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده‌است. هرچند حجاب درطول تاریخ، فراز و نشیب‌های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه‌ی حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته، ولی هیچ گاه به طور کامل از بین نرفته است.

در همه‌ی ادیان الهی از جمله زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم و واجب بوده است.

حجاب در شریعت زرتشت

«اَشو زرتشت» با توصیه‌های خود کوشیده است تا پایه‌های حجابی را که زنان ایرانی به عنوان یک فرهنگ ملّی در ظاهرخود رعایت می‌کنند، در عمق روح آنان محکّم کند و از این راه ضمانت اجرای قانون حجاب را در آینده نیز تأمین نماید و بدین شکل، جامعه‌ی خویش را در مقابل امکان انحراف‌های اخلاقی پنهان، بیمه کند.

درکتاب "وَنْدی داد" این جمله به طور مکرّر آمده است: «کلام  ایزدی است که کردارزشت را نابود می‌کند :از تو، ای زن! خواهش می‌کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز.»

حجاب در شریعت یهود

رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد.

مورّخین، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته‌اند، بلکه به افراط‌ها و سخت گیری‌های بی شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کرده‌اند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است: «گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیرعرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می‌کردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می‌خواست وجود داشت. در بین این ملت‌ها صورت و کف دست‌ها هم پوشیده می‌شد. حتی در بعضی از ملت‌ها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر به صورت یک عادت شد؛ سفت و سخت در آورده بوده اند.»

در «تورات» آمده است: «متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد؛ زیرا هر که این کُند، مکروه یهوه (خدای تو) است.»

در تورات، از چادر و برقع و روبنده‌ای که زنان با آن، سر و صورت و اندام خویش را می‌پوشانده‌اند، صریحاً نام برده شده است، که نشانگر کیفیت پوشش زنان است.

حجاب در شریعت موسی(ع) نیز واجب بوده، برای اثبات این مدعا می‌توان به داستان حضرت موسی و دختران شعیب اشاره نمود که در آن، حضرت موسی به آنان امر کرد تا پشت سر او حرکت کرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند.

حجاب در شریعت مسیحیت 

همان‌طور که اشاره شد، ادیان الهی، به خاطر تناسبشان با فطرت و احکام کلّی، جهت و شیوه‌ی واحدی دارند. در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می‌آمده‌ است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره می‌گوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است.»

مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته‌است.

در این ارتباط، نگاهی به «انجیل» می اندازیم: «... و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مُزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و رخت گران‌بها، بلکه چنان که زنانی را می‌شاید که دعوای دینداری می‌کند به اعمال صالحه.»

حجاب در شریعت اسلام

اسلام که آخرین آیین الهی و بالطبع کامل‌ترین دین است و برای همیشه و همه‌ی بشریت، از طرف خداوند عالم، نازل شده‌است، لباس را «هدیه الهی» معرفی نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و نظم مناسبی به جامعه‌ی بشری ارزانی داشته‌است. از انحرافات و یا افراط و تفریط هایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریح قانون، حدّ و مرزی متناسب با غرایز انسانی در نظر گرفته است.

در حجاب اسلامی، سهل‌انگاری‌های مضر و سختگیری‌های بی‌مورد وجود ندارد. حجاب اسلامی آن گونه که غرب تبلیغ می‌کند، به معنای حبس زن در خانه یا پرده‌نشینی و دوری از شرکت در مسائل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی‌سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوه‌ گری و خودنمایی نپردازد. با توجّه به غریزه‌ی قدرتمندجنسی، احکام و دستورهای اسلام، تدابیری است که خداوند برای تعدیل و رام کردن و همچنین ارضای صحیح این غریزه، تشریح فرموده‌است.

 آیاتی چند به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و کیفیت آن نازل شده است. از جمله در سوره احزاب، طی آیه‌ای که حجاب را با کلمه‌ی جلباب معرفی کرده، آمده است:

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا «ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حُریّت شناخته شوند و مورد آزار و تعرّض هوسرانان قرار نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است» (۵۹ /احزاب) 

حجاب در روایات

پیامبر گرامی اسلام(ص) و معصومین(ع) علاوه بر تأکیداتی که بر رعایت حجاب داشته‌اند، با ارائه دستورالعمل‌هایی، جامعه اسلامی را به سوی تهذیب و پاکی، رهنمون گشته‌اند که دراین قسمت، برخی از آنها را نقل می‌کنیم.

در برخی از روایات زنان را از پوشش بدن‌نما و نازک بر حذر داشته شده‌اند. به عنوان مثال: در روایت داریم که اسماء که خواهر زن پیامبر بود باجامه بدن‌نما و نازکی به خانه  پیامبرآمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود:ای اسماء! زن، وقتی به حدّ بلوغ رسید، نبایدجایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دست ها» (سنن ابی داود، ج۲، ص  ۳۸۳)

وهمچنین در برخی روایات اشاره شده‌است که زنان باید از آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه نیز پرهیز نمایند.  

پیامبر، در ضمن حدیثی، نهی فرمودند: «زن اگر برای غیر شوهر، خود را آرایش نمود، لازم است خداوند او را با آتش بسوزاند».(بحارالأنوار، ج۱۰۳، ص ۲۴۲)

با مقایسه از حد و کیفیت حجاب درادیان چهارگانه چنین برداشت می‌گردد که حجاب در ادیان دیگر، نسبت به اسلام از شدّت بیشتری برخوردار بوده است. به طور مثال، پوشاندن صورت، گرچه در زمان زرتشت معمول نبوده و بعد از او در میان زرتشتیان معمول شده است، اما طبق آنچه گذشت، چادر و روبنده از ارکان اخلاقی مسیحیان و یهودیان بوده است؛ درحالی که بنابر نظر اکثر فقهای اسلامی، پوشاندن صورت واجب نیست. رکن بودن چادر و روبنده و ذکر نام آن دو به طور صریح در کتاب مقدّس مسیحیان و وجوب سکوت‌ زن نزد بیگانه و در کلیسا از طرف مسیحیت، بهترین گواه بر این مطلب است.

بنابراین، نه تنها اسلام وضع کننده قانون حجاب نبوده است،   بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریط‌هایی که درطول تاریخ در مورد حجاب به وجود آمده بود، به قانونمند کردن آن همت گماشته‌است و آن را به صورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، ارائه نموده است.   

بتول عبایی، گروه تبلیغی شمس الشموس / منبع: خبرگزاری حوزه


برچسب‌ها: حجاب, زرتشت, مسیحیت, یهود

ولایت فقیه و رهبری

ولایت فقیه و رهبری

آنچه در زیر می‌آید، درس "چهارم" از جلد اول «رساله‌ی آموزشی» احکام و مسائل شرعی است که مطابق با فتاوای حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای مدظله‌العالی تهیه، تنظیم و منتشر شده است.


* ۱. معنای ولایت فقیه
ولایت فقیه یعنی حکومت فقیه عادل و دین شناس.
توجه:
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif ولایت فقیه در رهبری جامعه‌ی اسلامی و اداره‌ی امور اجتماعی ملت اسلامی در هر عصر و زمان از ارکان مذهب حقه‌ی اثنی عشری است که ریشه در اصل امامت دارد.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif عـدم اعتقاد به ولایت فقیه، اعم از این که بر اثـر اجتهاد باشـد یا تقلیـد، در عصر غیبت حضرت حجت(عج) موجب ارتداد و خروج از دین اسلام نمی‌شود، و اگر کسی به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم لزوم اعتقاد به آن رسیده باشد معذور است، ولی ترویج اختلاف و تفرقه بین مسلمانان برای او جایز نیست.

* ۲. ضرورت ولایت فقیه
از آن جا که دین حنیف اسلام که آخرین دین آسمانی است و تا روز قیامت استمرار دارد و دین حکومت و اداره‌ی امور جامعه است، لذا همه‌ی طبقات جامعه‌ی اسلامی ناگزیر از داشتن ولی امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامی را از شر دشمنان اسلام و مسلمین حفظ نماید، و از نظام جامعه‌ی اسلامی پاسداری نموده و عدالت را در آن بر قرار و از ظلم و تعدی قوی بر ضعیف جلوگیری نماید، و وسایل پیشرفت و شکوفایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را تأمین کند.
توجه:
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif ولایت فقیه، حکم شرعی تعبدی است که مورد تأیید عقل نیز می‌باشد، و در تعیین مصداق آن روش عقلایی وجود دارد که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان شده است.

* ۳. قلمرو ولایت فقیه
۱. اوامر ولایی ولی فقیه
همه‌ی مسلمانان باید از اوامر ولایی و دستورات حکومتی ولی فقیه اطاعت نموده و تسلیم امر و نهی او باشند. این حکم شامل فقهای عظام هم می‌شود چه رسد به مقلدین آنان.
توجه:
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif برای هیچ کسی جایز نیست که با متصدی امور ولایت به این بهانه که خودش شایسته تر است، مخالفت نماید. این در صورتی است که متصدی منصب ولایت از راههای قانونی شناخته شده به مقام ولایت رسیده باشد.
۲. احکام ولایی ولی فقیه
احکام ولایی و انتصابات صادره از طرف ولی امر مسلمین اگر هنگام صدور، موقت نباشد، همچنان استمرار دارد و نافذ خواهد بود، مگر این که ولی امر جدید مصلحتی در نقض آنها ببیند و آنها را نقض کند.
۳. اجرای حدود
اجرای حدود (مثل حد زنا و سرقت) در زمان غیبت هم واجب است، و ولایت بر آن اختصاص به ولی امر مسلمین دارد.

۴. مقدم بودن اختیارات ولی فقیه بر اختیارات آحاد امت
تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امت، مقدم و حاکم است.

۵. اداره‌ی رسانه‌های گروهی
اداره‌ی رسانه‌های گروهی باید تحت امر و اشراف ولی امر مسلمین باشد و در جهت خدمت به اسلام و مسلمین و نشر معارف ارزشمند الهی به کار گمارده شود، و نیز در جهت پیشرفت فکری جامعه‌ی اسلامی و حل مشکلات آن و اتحاد مسلمانان و گسترش اخوت و برادری در میان مسلمین و امثال این گونه امــور از آن استفاده می‌شود.

سه نکته در ارتباط با قلمرو ولایت فقیه
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif اطاعت از دستورات نماینده‌ی ولی فقیه: نماینده‌ی ولی فقیه در صورتی که دستورات خود را بر اساس قلمرو صلاحیت و اختیاراتی که از طرف ولی فقیه به او واگذار شده است صادر کرده باشد مخالفت با آنها جایز نیست.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif ولایت اداری: در مفاهیم اسلامی چیزی به عنوان ولایت اداری (به معنای لزوم اطاعت از دستورات مقام بالاتر بدون حق اعتراض) وجود ندارد، ولی مخالفت با اوامر اداری که بر اساس ضوابط و مقررات قانونی اداری صادر شده باشد جایز نیست.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif ولایت تکوینی: ولی فقیه، ولایت تکوینی ندارد. این امر اختصاص به معصومین(ع) دارد.          

* ۴. اختلاف نظر ولی فقیه با نظر مرجع تقلید
در مواردی که نظر ولی فقیه با نظر مرجع تقلید مختلف است، اگر این اختلاف، در مسایل مربوط به اداره‌ی کشور و اموری که به عموم مسلمانان ارتباط دارد باشد، مثل دفاع از اسلام و مسلمین بر ضد کفار و مستکبران متجاوز، باید نظر ولی امر مسلمین اطاعت شود و اگر در مسایل فردی محض باشد، هر مکلفی باید از فتوای مرجع تقلیدش پیروی نماید.


در این مجموعه‌ی آموزشی، علاوه بر موارد موجود در رساله‌ی «اجوبة الإستفتائات»، استفتائات جدید نیز اضافه و از جزوه‌های دروس خارج فقه معظم‌له نیز بهره گرفته شده است، تا بر غنای آموزشی مجموعه،‌ بر طبق اسلوب و بیان معظم‌له اضافه شود.
شایان ذکر است که دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای این رساله‌ی آموزشی را تأیید و عمل به آن را مجزی اعلام کرده است.


برچسب‌ها: ولایت فقیه, ولی فقیه, احکام شرعی

وجه تسمیه روز عرفه

روز نهم ماه ذی الحجه الحرام را روز عرفه نامیده اند، روز نیایش و مناجات با خالق هستی؛ چرا که در این روز، درهای رحمت الهی بر روی همه بندگان به ویژه گنهکاران گشوده است و همه گنهکاران در این روز، چشم امید خود را به خدای خود دوخته اند و از دنیا بریده و به خدا نزدیک می شوند.

در این روز دعا به استجابت نزدیک است و هر ناامیدی، امیدوار بر در خانه الهی دست هایش را به دعا باز می کند. در حدیثی از پیشوای ششم شیعیان، امام جعفر صادق(ع) آمده است: «اگر شخص گناه ‌کاری نتواند در شب‌های قدر، از قدر و منزلت خود به نحو احسن استفاده کند وبهره گیرد، می‌تواند در این روز (روز عرفه) از رحمت الهی برخوردار گردد.»
اما چرا این روز، به روز عرفه مشهور است و یا به بیان دیگر، وجه تسمیه این روز چیست؟
در پاسخ به این سوال می توان گفت؛ عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 کیلومتر مربع در شرق مکه معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه طائف و مکه قرار گرفته است و زائران بیت ‏الله الحرام در نهم ذى الحجه، از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند.
در نقلى آمده است که آدم و حوا پس از هبوط از بهشت و آمدن به کره خاکى، در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل، این منطقه «عرفات» و این روز «عرفه» نام گرفته است. همچنین گفته‌اند که جبرئیل هنگامی که مناسک حج را به ابراهیم می‌آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد و نیز گفته‌اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‌کنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می‌دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است.

برگرفته از سایت تبیان

امام جواد(ع) شهید ترور مناظرات علمی

امام جواد علیه السلام شهید ترور علمی و شهید مناظرات علمی است؛ مکتب اهل بیت عليهم السلام مکتب علم و فقاهت است ترور دانشمندان و عالمان ایرانی از سوی غرب و منافقین تداوم ترورهای علمی عصر کلاسیک و روزگار مآمون و معتصم  است؛ مادام که جمهوری اسلامی در علم، گفت گو وجهاد پیشگام باشدپیروزاست!

مجتبی زارعی


برچسب‌ها: امام جوادعلیه السلام, شهید ترور علمی

مقاله: گذار عربستان از دولت وهابی به وهابیت دولتی

چکیده: هدف از این مقاله بررسی و تبیین رابطه‌ی نظام سیاسی و نهاد دینی در عربستان سعودی است. این بررسی به فهم جامع‌تر و دقیق‌تر کنش سیاسی و اجتماعی رهبری سعودی در دو سطح داخلی و خارجی کمک می-کند. نویسنده از مجرای بررسیسیر قدرت و نفوذ علمای دین درعربستان در سطوح رسمی و اجتماعی، رویکرد نظام سیاسی در قبال آن نهاد، خواسته‌های نسل جوان، زنان، اقلیت‌ها و نیز مطالبات و فشارهای بین‌المللی برای پیشبرد اصلاحات رامورد واکاوی قرار می‌دهد. در این مقاله جویای پاسخگویی به این پرسش هستیم که رابطه‌ی نظام سیاسی و نهاد دینی در عربستان سعودی در یک چشم‌انداز تاریخی، چگونه و چرا متحول شد و در دورۀ ملک سلمان چگونه قابل ارزیابی است. فرضیۀ مقاله آن است که رابطۀ نظام سیاسی و نهاد دینی در عربستان در طول یک سدۀ گذشته، به دلیل کاهش تدریجیِ استقلال نهاد دینی و نیز تمایل نظام سیاسی به بسط سلطۀ خود بر آن، به نحوی متحوّل شد که «دولت وهابی» ناشی از اتحاد آل-سعود و آل‌شیخ به مرور جای خود را به «دولتی شبه‌وهابی» داد که از وهابیت در برابر رقبا و مخالفان استفادۀ ابزاری (مشروعیت‌بخش) می‌کند. به عبارتی، این رابطه به تدریج به سود نظام سیاسی چربیده و نهاد دینی به تابعی از نهاد سیاسی تبدیل شده است. این فرایند در دورۀ ملک سلمان تحکیم شد به نحوی که تبعیتِ نهاد دینی از نظام سیاسی تشدید و نهاد دینی را در برابر نظام سیاسی به انفعال بی‌سابقه‌ای کشانده است.

متن کامل مقاله در اینجا


برچسب‌ها: عربستان سعودی, وهابیت, آل‌شیخ, دین و دولت

مقاله : بررسی شیوه های نفوذ وهابیت در مناطقِ محرومِ ج.ا.ایران و راهکارهای مقابله با آن

چکیده: نظام جمهوری اسلامی، به دلیل ماهیت شیعی آن، بزرگ ترین مانع بر سر راه وهابیت محسوب می شود. از این رو دشمنی با ایران در کانون توجه و مبارزه وهابیان قرار گرفته است. امروزه شواهد مختلفی دلالت بر نفوذ اندیشه های وهابی به داخل کشور مخصوصاً مناطق محروم وجود دارد. در این راستا شناسایی چگونگی نفوذ این فرقه و اتخاذ راهکارهای مؤثر جهت مقابله با آن ضرورت دارد. سوءاستفاده از فقر اقتصادی مناطق محروم، بهره برداری از ضعف اعتقادات دینی مناطق محروم، ایجاد مدارس برای ترویج عقاید وهابیت، اعزام کاروان های تبلیغی و تشکیل گروه های تروریستی ضدشیعی، از مهم ترین شیوه های نفوذ وهابیت به شمار می رود. در مقابل، تبیین صحیح عقاید شیعه، مهیا نمودن مناظره های علمی با مفتی های وهابی، بهبود روابط مسئولین نظام با بزرگان اهل تسنن، مقابله به مثل و طرح تناقضات وهابیت، شناسایی نقاط ضعف وهابیت، محرومیت زدایی از مناطق مرزی، شناسایی و انهدام تشکیلات تبلیغی، ازجمله راهکارهای مقابله با نفوذ وهابیت به شمار می روند.

برای مشاهده متن مقاله اینجا مراجعه نمایید.


برچسب‌ها: وهابیت, عربستان سعودی, جمهوری اسلامی ایران, نفوذ

 مقاله «فرقه وهابیت و اهداف سیاسی آن»

وهابيت بعنوان يکي از فرق اسلامي با ياري خواهي از انديشه هاي ابن تيميه و ديگران در قرون هفتم و هشتم هجري قمري و ماقبل، در قرن دوازدهم هجري قمري به وسيله محمد بن عبدالوهاب بنيان گذاشته شد. اين مقاله به چگونگي پيدايي و سازکارهاي سياسي آن به لحاظ پشتيباني فکري و عملي وهابيت مي پردازد. چيستي پايه هاي پيدايي و پشتيباني سياسي فرقه وهابيت سوال اصلي تحقيق را تشکيل مي دهد. اينکه گذشته گرايي غيرعقلي و سلفي گري غيراجتهادي پايه فکري فرقه وهابيت بوده و با گذشت زمان وهابيت به وسيله استعمار و دشمنان اسلام هدايت شده است، پاسخي است که به عنوان فرضيه به سوال اصلي داده مي شود. نوع تحقيق و مطالعه کتابخانه اي و توصيفي است. پيشينه تحقيق مبتني است بر مطالعه موارد تاريخي از لابلاي کتابها و مقالات مرتبط و مراجعه به برخي از سايت ها و صاحبنظران که عمدتا نگاه نقدي و غيرتاييدي نسبت به افکار و آرا وهابيت و آبشخورهاي نظري آن دارند.

برای مطالعه کامل مقاله به اینجا مراجعه فرمایید.


برچسب‌ها: وهابیت, عربستان سعودی

ضمن عرض تبریک به مناسبت سالروز ولادت کریمه ی اهل بیت، حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر به تمام دختران و بانوان امت اسلامی به ویژه دختران پاک ایران زمین، به بخش هایی از زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها که به عنوان اسوه و نمونه برای دختران جامعه اسلامی معذفی شده است، می پردازیم

حضرت معصومه در یک نگاه

حضرت فاطمه معصومه(س) در اول ذیقعده 173 در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر (ع) و مادر گرامی‌اش نجمه خاتون است. او از کودکی تا جوانی تحت تربیت پدر بزرگوارش و برادر مکرّمش حضرت رضا(ع) قرار داشت و در علم و تقوا و پاسخ به پرسش‌های مراجعان به مقامی رسید که مدال افتخار "فداها ابوها" از پدر خود دریافت داشت. بعد از ورود حضرت رضا (ع) به مرو آن حضرت نامه‌ای را به وسیله یکی از غلامان خویش برای خواهرش فرستاد که با رسیدن نامه، بلافاصله فاطمه معصومه(س) آماده سفر گشت.[1] آن حضرت در سال 201 هجری به همراه پنج تن از برادران (فضل، جعفر، هادی، قاسم، زید) و تعدادی از برادرزادگان و کنیزان روانه خراسان شدند.[2]
هنگامی که موکب حضرت معصومه(س) به ساوه رسید، عده‌ای از دشمنان اهل بیت، به اشاره مأمون عباسی راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر، تمام برادران و بیشتر همراهان او به شهادت رسیدند و حضرت معصومه(س) بر اثر شدّت تألمات و بنا بر قولی بر اثر مسمومیت[3] بیمار گشت.
در روز 23 ربیع الاوّل 201 هجری فاطمه معصومه(س) وارد قم شد و ناقه حضرت در محلی که امروز به نام "میدان میر" نامیده می‌شود، زانو به زمین زد و این افتخار نصیب موسی بن خزرج ، بزرگ اشعریان، شد تا هفده روز میزبان دختر، خواهر و عمه امام باشد.
آن بانو سرانجام در روز دهم ربیع الثانی 201 هجری از دنیا رحلت کرد و با تجلیل فراوان مردم قم، و به وسیله دو فرد ناشناس، به خاک سپرده شد.
[4]...

در خصوص زندگانی حضرت معصومه(س) یک سوال مهم وجود دارد و آن اینکه ایشان با آن مقام علمی و آگاهی‌ای که از دستور‌های اسلام و سنّت پیامبر اکرم(ص) داشت، چرا ازدواج نکرد و تشکیل خانواده نداد؟ این نکته را هم اضافه کنیم که نه تنها حضرت معصومه(س) ازدواج نکرد، بلکه هیچ یک از دختران موسی بن جعفر ازدواج نکردند.
احتمالات و نظریات مختلفی برای ازدواج نکردن آن حضرت بیان شده است که به برّرسی و صحت و سقم هر یک می‌پردازیم.


برچسب‌ها: روز دختر, حضرت معصومه, س

پیام مهم امام خمینی (ره) در تجلیل از فداکاری شهیدان و خانواده معظم شهدا و ایثارگران

تا پای جان به جمهوری اسلامی وفادار بمانید

« ... عزیزانم، من شما را دوست داشته و همچون فرزندان خود می‌دانم؛ و همیشه شما را دعا می‌کنم و با نصیحتی مشفقانه و پدرانه از شما فرزندان خوب و با وفای خودم می‌خواهم که بار امانت پدرانتان را، که میراث عزت و راه و رسم زندگی آنان بوده است، به خوبی بر دوش کشید؛ و تقوا و پاکی و پاکدامنی را پیشه کنید؛ و نظم در زندگی و تمامی مراحل آن حکمفرما سازید؛ و با جدیت به تحصیل علوم و کسب معارف و بهره وری از استعدادهای الهی خود بپردازید؛ و هیچ گاه سلاح مبارزه با ظلم و استکبار و استضعاف را بر زمین نگذارید؛ و دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا را شعار خود سازید؛ و خود را از مردم پابرهنه و مستضعف و بی‌پناهی که تمامی عزت ما رهین منت و خدمت آنان است، و شهیدان و جانبازان و اسرا و مفقودین نیز از همین قشرند، دور نسازید. و مؤکداً از شما فرزندان شهدا می‌خواهم که با مادران داغدیده خود به عطوفت و مهربانی رفتار کنید که الجَنَةُ تَحتَ أَقدَامِ الامّهات. (کنزالعمّال، ج 16، ص 461: «بهشت زیر گامهای مادران است».)

و آخرین سخنم در اینجا با شما اینکه به جمهوری اسلامی، که ثمره خون پدرانتان است، تا پای جان وفادار بمانید؛ و با آمادگی خود و صدور انقلاب و ابلاغ پیام خون شهیدان، زمینه را برای قیام منجی عالم و خاتم الاوصیا و الاولیا، حضرت بقیة الله - روحی فداه - فراهم سازید.


و به مسئولین محترم جمهوری اسلامی ایران، برای چندمین بار، سفارش می‌کنم - و این نصیحت و سفارش همیشگی است - که قدر این نعمتهای بزرگ الهی را بدانند؛ و در شرایط کنونی و آینده‌های دور، اولویت را به این عزیزان و کسانی بدهند که در راه اسلام‌ خون داده‌اند و مبارزه کرده‌اند؛ و بشدت از بهانه جویی و سنگ اندازی و مانع تراشی و کاغذبازی، که مانع رشد آنان و ملت دلاور ایران است، خودداری ورزند.»

صحیفه امام خمینی » جلد 20 » صفحه 39 و 40 - هشتم اردیبهشت ماه 1365

در پی سخنرانی روز قدس حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صورت گرفت؛

نامه قدردانی گروه‌های فلسطینی از رهبر انقلاب

تعدادی از گروه‌های مقاومت و جریانهای مقاومت فلسطین با ارسال نامه‌هایی جداگانه، به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از مواضع رهبر انقلاب در روز قدس امسال تشکر کردند.
پنج گروه مقاومت فلسطینی در این نامه‌ها ضمن تشکر و قدردانی مجدد از مواضع جمهوری اسلامی ایران و رهبر انقلاب در حمایت از مقاومت مردم فلسطین و به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی، بر ادامه‌ی راه مقاومت تا آزادی قدس شریف تأکید و بیانات رهبر انقلاب در روز قدس امسال، نقشه راه آزادسازی فلسطین خوانده شده است.
جبهه‌ی مردمی آزادی‌بخش فلسطین (دفتر فرماندهی کل و دفتر سیاسی)، جنبش فتح انتفاضه، جبهه‌ی مبارزه‌ی مردمی فلسطین و ائتلاف نیروهای فلسطین در این نامه‌ها ضمن تأکید بر نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور اتحاد و مقاومت بین کشورهای اسلامی، نام و یاد شهید حاج قاسم سلیمانی را در زنده نگه داشتن آرمان فلسطین گرامی داشتند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی زنده تلویزیونی جمعه ۱۷ اردیبهشت‌ که در دو بخش فارسی و عربی  و در روز قدس ایراد شد با اشاره به رشد کمی و کیفی قدرت نیروهای مقاومت، تغییر موازنه‌ی قوا در سرزمین‌های اشغالی را به نفع جهان اسلام دانستند.
ایشان همچنین روند رژیم صهیونیستی را رو به زوال و افول دانسته و منطق مبارزه با این رژیم غاصب را ادامه‌ی مقاومت تا انجام یک همه‌پرسی از همه‌ی فلسطینی‌های داخل و خارج فلسطین برای تعیین نظام سیاسی آینده فلسطین اعلام کردند.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif متن کامل این نامه‌ها به در ادامه آمده است

توصیه های انتخاباتی رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت،جوانان و مسئولان


بنده در مورد انتخاب اشخاص هیچ دخالتی نمی‌کنم. در دوره‌های گذشته افرادی که قصد کاندیداتوری داشتند، نظر من را می‌پرسیدند که می‌گفتم «نه موافقم نه مخالفم» یعنی نظری ندارم اما در این دوره گفتم همین مطلب را نیز نمی‌گویم.
افرادی که بین خود و خدا، معتقدند که شایستگی و شرایط قانونی را دارند وارد شوند و مردم نیز با دیدن برنامه‌های آنان، انتخاب کنند.


  • حضور پر شور مردم در انتخابات تأثیر زیادی در قوت و توانایی‌های دولت منتخب دارد و موجب افزایش آبرو، امنیت و قدرت بازدارندگی کشور می‌شود.
  • دولتی باید تشکیل شود که دارای کفایت و مدیریت، با ایمان، لبریز از امید و معتقد به توانمندی‌های داخلی باشد چرا که اگر مسئولین دولتی ناامید باشند کاری از پیش نمی‌رود.
  • فردی که معتقد است نمی‌توان از لحاظ دفاعی، سیاسی، اقتصادی و تولیدی کاری در داخل انجام داد، لایق حکمرانی بر مردم نیست.
  • کسانی باید بر سر کار بیایند که معتقد به مردم و جوانان باشند، عنصر جوان را قدر بدانند، عملکرد انقلابی داشته باشند و حقیقتاً عدالتخواه و ضدفساد باشند. چنین دولتی پس از روی کار آمدن می‌تواند با گماردن صدها مدیر جوان و مؤمن در مدیریت‌ها کار کشور را سامان دهد.


ویژگی های نامزد اصلح از منظر رهبر انقلاب:

1. مومن 2. انقلابی 3. با کفایت و مدیریت 4. مردمی 5. سرشار از امید 6. معتقد به جوانان 7. معتقد به توانمندی های داخلی 8. عدالت خواه حقیقی 9. ضد فساد 10 [تحول آفرین]


متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب در ارتباط تصویری نمایندگان تشکل‌های دانشجویی با رهبر انقلاب


برچسب‌ها: انتخابات ریاست جمهوری, دولت تحول آفرین, توصیه های انتخاباتی, ویژگی کاندیدای اصلح

بیانات رهبر معظم انقلاب

در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس

چند نکته در مورد دفاع مقدّس جهت جلوگیری از تحریف و شبهه‌افکنی:
... چند نکته را من در مورد دفاع مقدّس عرض میکنم. البتّه خیلی از اینها بارها گفته شده، تکرار شده، لکن بایست تکرار بشود؛ همین طور که عرض کردم، دست تحریف با انگیزه به دنبال شبهه‌افکنی است.


۱) پیروزی نظام جمهوری اسلامی و شکست دشمن
 نکته‌ی اوّل این است که همین ‌طوری که گفتیم، دشمن جنگ را به راه انداخت با هدف اینکه نظام جمهوری اسلامی را، نظام اسلامی را ساقط کند و یک دستگاه حکومت وابسته‌ی ضعیف و زبونی را  بر سر کار بیاورد و سلطه‌ی خودش را بر کشور ایجاد کند؛ و دشمن شکست خورد. یعنی این نکته‌ی بسیار اساسی و مهم که بعضاً شبهه‌افکنی میکنند که آیا ایران در این جنگ پیروز شد یا نشد، [جوابش این است که] اصلاً پیروزی جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلی مثل خورشید روشن است![اینکه] همه‌ی دنیای قدرتمند آن روز، بریزند سر یک کشور، برای اینکه نظام او را ساقط کنند، برای اینکه بتوانند بر او مسلّط بشوند، برای اینکه بتوانند سرزمین او را تجزیه کنند -یک قسمتهایی از غرب و از جنوب غربی کشور را اینها میخواستند تجزیه کنند- و هشت سال همه‌ی توان خودشان را به کار ببرند، آخرش هم هیچ غلطی نتوانند بکنند، پیروزی از این بالاتر؟ این پیروزی نیست؟ ملّت ایران پیروزی درخشانی به دست آورد.

 اوّلاً یک وجب از خاک کشور را نتوانستند جدا کنند؛ ثانیاً نتوانستند انقلاب و نظام را یک قدم به عقب برانند. و نظام بعد از جنگ  و در پایان این هشت سال بسیار قوی‌تر و تواناتر از قبل از شروع جنگ بود و نشاط و توانایی‌اش بیشتر بود؛ اینها پیروزی‌های بزرگی است که اتّفاق افتاد. در جنگهایی که در دوره‌ی پادشاهان، در دوره‌ی طواغیت در این یکی دو قرن اخیر اتّفاق افتاد، ایران همیشه شکست خورده؛ چه در دوره‌ی قاجار، چه در دوره‌ی پهلوی، حتّی در جنگی که ایران اعلام بی‌طرفی کرد. ایران، هم در جنگ بین‌الملل اوّل، هم در جنگ بین‌الملل دوّم اعلام بی‌طرفی کرد و کشور در هر دو جنگ اشغال شد که اوّلی در دوره‌ی قاجار بود، دوّمی در دوره‌ی پهلوی بود. در جنگ دوّم، در همین شهر تهران، نیروهای آمریکایی و نیروهای شوروی در خیابانها رژه میرفتند، راه میرفتند و جلوی چشم مردم فساد ایجاد میکردند؛ بخشهایی از شمال کشور، بخشهایی از جنوب کشور تحت سلطه‌ی اینها قرار گرفت و حضور مستقیم داشتند. سران سه کشور، بدون اجازه، بدون ویزا، بدون اطّلاع سران کشور ایران -[یعنی] پادشاهان بی‌عرضه و اطرافیان نادان و ناتوان [آنها]- آمدند در ایران جلسه [برگزار] کردند، محمّدرضا شاه ایران، رفت وارد جلسه‌ی اینها شد، تحقیرش کردند؛...

در جمهوری اسلامی، کشور سربلند ایران توانست در مقابل دنیای قدرتمند مقابل خودش، یعنی شرق و غرب و اروپا و آمریکا و شوروی و مرتجعین و همه‌ بِایستد و بر اینها پیروز بشود؛

۲) دفاع مقدّس، یکی از عقلانی‌ترین حوادث ملّت ایران
 نکته‌ی دوّم؛ دفاع مقدّس یکی از عقلانی‌ترین حوادث ملّت ایران بود. بعضی‌ها با استناد به یک خطایی که در یک بخشی انجام گرفته یا یک جمعی انجام داده‌اند، مجموعه‌ی دفاع مقدّس را به بی‌تدبیری متّهم میکنند؛ ابداً این جور نیست؛ دفاع مقدّس از اوّل تا آخر مدبّرانه و عُقلائی بود. شروع کار که از سخنرانی‌هایی که اوّل کار انجام گرفت -چه آنچه امام فرمودند، چه آنچه دیگران گفتند- نشان‌دهنده‌ی عقلانیّت ورود در این عرصه بود. بعد فعّالیّتها و همکاری سپاه و ارتش؛ ببینید، این خیلی مسئله‌ی مهمّی است. آن روز ارتش یک سازمان سنّتی جاافتاده‌ی موجود در کشور، و سپاه یک عنصر جوانِ تازه ‌به ‌میدان ‌آمده‌ی انقلابی، اینها باید با هم کار کنند؛ این آسان نیست، امّا این اتّفاق افتاد. البتّه بعد از آنکه بنی‌صدر فرار کرد این اتّفاق خیلی بهتر و کامل‌تر افتاد...

بعد هم که اوضاع جدید پیشامد کرد و بنی‌صدر فرار کرد و فرماندهی جنگ را خود امام بزرگوار به عهده گرفتند که دیگر همکاری ارتش و سپاه همکاری واضحی بود؛

...حتّی قبول قطعنامه هم در پایان کار، در آن شرایط که امام از  آن تعبیر کردند به «نوشیدن جام زهر»، این هم مدبّرانه بود. در آن مقطع، این کار، کار مدبّرانه‌ای بود، باید انجام میگرفت. اگر مدبّرانه نبود، اگر عاقلانه نبود، امام انجام نمیداد. ما از نزدیک شاهد بودیم و میدیدیم که چه دارد میگذرد؛ کار، بسیار عاقلانه بود. بنابر‌این، از اوّل تا آخر، مسئله‌ی‌ دفاع مقدّس یک پدیده‌ی عُقلایی و یکی از عقلانی‌ترین حرکات ملّت ایران بود و تحریفها را در این مورد بایستی مراقب بود.

۳) یک مدلسازی جدید برای حضور مردم در دفاع مقدّس و بُروز استعدادها
 نکته‌ی سوّم؛ در دفاع مقدّس برای حضور مردمی یک مدل‌سازی جدیدی انجام گرفت.

 ۴) بُروز عالی‌ترین فضایل اخلاقی و عروج معنوی
 نکته‌ی چهارم؛ در دفاع مقدّس، عالی‌ترین فضایل اخلاقی بُروز کرد؛ هم فضایل اخلاقی، هم معنویّات و عروج معنوی و تعالی روحی. شبیه این را واقعاً نمیشود سراغ گرفت؛

۵) دفاع مقدّس و سرمایه‌سازی برای کشور
 نکته‌ی پنجم؛ دفاع مقدّس برای کشور سرمایه‌سازی کرد و سرمایه‌های ارزشمندی را برای کشور به وجود آورد. آورده‌های دفاع مقدّس خیلی زیاد است...

اوّلاً امنیّت کشور به برکت دفاع مقدّس است... ثانیاً به ملّت ما روحیه‌ی خودباوری داد... بعد، این حرکت به سمت نوآوری فنّی و علمی را هم ما در دفاع مقدّس به دست آوردیم؛ چون در دفاع مقدّس نیاز داشتیم به خیلی چیزها و در اختیارمان نبود، امکاناتش را نداشتیم و نیروهای مؤمن، فداکار رفتند به فکر اینکه درست کنند...  و از این گذشته سرمایه‌های انسانیِ ما را ارتقا داد

۶) برملا شدن ذات و واقعیّت بزک‌شده‌ی تمدّن غرب
 یک نکته‌ی‌ دیگر در باب دفاع مقدّس این است که ما را با ذات و واقعیّت بزک‌شده‌ی تمدّن غرب آشنا کرد؛ البتّه چون ملّت ایران قبلاً لطمه خورده بود از غربی‌ها -از انگلیس‌ها یک جور، از آمریکایی‌ها یک جور- آشنا بودند تا حدودی امّا نه به قدری که در دفاع مقدّس دیده شد.

 

۷) آشکار شدن توانایی‌ها و ظرفیّتهای ملّت ایران برای دنیا
 آخرین نکته‌ای که میخواهم عرض بکنم این است که یک اتّفاق بزرگی در دفاع مقدّس پیش آمد و آن اینکه توانایی‌ها و ظرفیّتهای ملّت ایران را برای دنیا آشکار کرد؛ یعنی رسانه شد.


 تقویت ادبیّات دفاع مقدّس، برای مقابله با دستهای تحریف‌گر
 البتّه باید بگویم ما در باب دفاع مقدّس کوتاهی کرده‌ایم؛ ما به کارهای زیادی احتیاج داریم. ببینید، ما هر چه از لحاظ زمان از دفاع مقدّس دور میشویم، از لحاظ معرفت باید به دفاع مقدّس نزدیک‌تر بشویم؛ چرا؟ چون تحریف در کمین است، دستهای تحریف‌گر در کمینند. خب شماها که مردان جنگید الان حضور دارید، بالاخره شماها یک چیزی میگویید، یک دفاعی میکنید، امّا بیست سال دیگر خیلی‌ از این جمعیّتی که امروز حضور دارند نیستند، سی سال دیگر عدّه‌ی بیشتری نیستند. دست تحریف، این بخش پُردرخشش تاریخ ما را ممکن است مخدوش کند؛ لذا بایستی کار کنیم، معرفت ما بایستی زیاد بشود، ادبیّات دفاع مقدّس باید تقویت بشود.

اهمّیّت برگزاری یادواره‌ها و شخصیّت‌پردازی عناصر دفاع مقدّس
یک بحث هم بحث یادواره‌ها است؛ یادواره بحث مهمّی است، کار بزرگی است و این یادواره‌ها موجب میشود که فاصله‌ی نسلی به وجود نیاید و نسلهای جوان[با دفاع مقدّس] آشنا بشوند که خود این تأثیر میگذارد در ساختن افرادی امثال شهید حججی مثلاً یا شهدای عزیز دفاع از حرم که این هم البتّه از برکات و دنباله‌های دفاع مقدّس است.

متن کامل در ادامه ...


برچسب‌ها: دفاع مقدس, قطعنامه 598, تحریف دفاع مقدس, اهمیت یادواره های شهدا

اهمّیّت تبدیل تجربیّات دفاع مقدّس به نظریّات

در جهت تدریس، تحقیق و پژوهش

مقام معظم رهبری: «... نکته‌ی بعدی این است که نیروهای مسلّح ما در دوران دفاع مقدّس و حتّی بعد از دفاع مقدّس، تجربیّات ارزشمندی را به دست آوردند؛ یعنی واقعاً بعضی از تاکتیک‌های نظامی و کارهایی که در میدان جنگ در دوره‌ی هشت‌ساله‌ی دفاع مقدّس انجام گرفت، در دنیا بی‌سابقه بود و خیلی از عملیّات‌های ما متضمّن تجربیّات فوق‌العاده است؛ حالا از عملیّات ثامن‌الائمّه (علیه السّلام) بگیریم تا مثلاً فرض بفرمایید که فتح‌المبین، بیت‌المقدّس، خیبر، والفجر هشت، کربلای پنج و امثال اینها، کارهای فوق‌العاده‌ای در این عملیّات‌های پیروز انجام گرفته؛ در عملیّات‌هایی هم که به پیروزی نرسیده است و موفّق نبوده، مثل کربلای چهار، مثل رمضان و امثال اینها، تجربیّات ارزشمندی وجود دارد؛ از این تجربیّات بایستی استفاده کنیم. امروز البتّه روایت این تجربیّات در دانشگاه‌ها معمول است و این روایت انجام میگیرد و بسیار هم خوب است، لکن کافی نیست؛ بایستی این تجربیّات تبدیل بشود به نظریّات؛ تجربه تبدیل بشود به نظریّه‌ی دفاعی و تدریس بشود و تحقیق بشود و اطراف آنها پژوهش انجام بگیرد و این تجربیّات به‌روز بشود و منطبق با نیازهای روز بشود و ان‌شاءالله از آنها [استفاده بشود]؛ اینها سرمایه‌های بسیار باارزشی است که باید از این سرمایه‌ها استفاده کرد و بسط و تکمیل پیدا کند.»

بیانات در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح 1399/07/21